ORIGINAL_ARTICLE
شبیهسازی دینامیک امواج و انتقال ماسه در سواحل دریای خزر (محدودۀ خلیج گرگان)
ماسههای ساحلی، عموماً منشأ رودخانهای داشته و تحت تأثیر دینامیک امواج و حرکات آب دریا، در طول خط ساحلی توزیع میشوند. رودخانههای سفیدرود، هراز، بابلرود، تجن و گرگانرود، سهم عمدهای در تدارک رسوب به دریای خزر در سواحل خزر جنوبی دارند. منطقۀ مورد مطالعه در این پژوهش، بخش جنوب شرق دریای خزر، در محدودۀ خلیج گرگان با بیش از 60 کیلومتر طول است. هدف از این پژوهش بررسی راستای امواج غالب و نحوۀ تولید جریان در امتداد ساحل است که درنهایت بر توزیع ذرات ماسه در طول خط ساحلی مؤثر است. برای دستیابی به این هدف، از دادههای باد امواج و نیز نقشههای توپوگرافی و عمقسنجی که ابزار و دادههای اصلی پژوهش بهشمار میروند، استفاده شده است. با بهرهمندی از دادههای باد و امواج، بهترتیب گلبادها و گلموجهای محدودۀ پژوهش ترسیم و با توجه به راستا و فراوانی امواج، مدلسازی امواج در نرمافزار مایک 21 انجام شد. در ادامه، دادههای امواج برای تولید مدل جریانهای موازی ساحل در منطقۀ شکست مورد استفاده قرار گرفتند و درنهایت، مدلسازی انتقال ماسه در خط ساحلی تجزیهوتحلیل شد. نتایج نشان میدهد که راستای غالب امواج از جهات شمال غرب، موجب توزیع و جابهجایی ماسهها بهسمت شرق شده است. توسعه و عریضشدن زبانه ماسهای میانکاله بهسمت شرق و ایجاد خلیج گرگان در پشت زبانۀ ماسهای مذکور با برایند تولید و توزیع رسوب در راستای غرب به شرق، در مدل نرمافزاری مایک 21 برازش نشان میدهد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77907_38df970b98af91fe8c79d8f742dd6a82.pdf
2018-11-18
1
18
: انتقال ماسه
جریان ساحلی
دریای خزر
دینامیک دریا
موج
همت اله
رورده
1
دانشگاه مازندران
AUTHOR
قاسم
لرستانی
2
دانشگاه مازندران
LEAD_AUTHOR
فاطمه
اعتمادی
3
دانشگاه مازندران
AUTHOR
ساره
ولی خانی
4
دانشگاه مازندران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر تکتونیک بر لندفرمهای کواترنری درۀ طالقان
ژئومورفولوژی تکتونیک، نقش فرایندهای تکتونیکی (درونی) را در ایجاد و تحول لندفرمها مورد بررسی قرار میدهد. بنابراین در ژئومورفولوژی تکتونیک، شکلها، ریختها و فرمهای مختلف سطح زمین که تحت تأثیر عوامل تکتونیکی شکل گرفتهاند، مطالعه میشوند. این پژوهش با بررسی تکتونیک درۀ طالقان، به تأثیر آن روی لندفرمهای کواترنری منطقۀ مورد مطالعه پرداخته است. در این راستا با محاسبۀ هفت شاخص مورفولوژیکی شامل، شاخص سینوسیته کانال رود، شاخص گرادیان رودخانه، شاخص عدم تقارن آبراهه، شاخص نسبت پهنا به عمق یا ارتفاع دره، شاخص شکل حوضه، شاخص وسعت مخروطافکنه و شاخص شیب مخروطافکنه، میزان فعالیت تکتونیکی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج حاصل از این شاخصها با استفاده از دادههای ژئودینامیک تکمیل شدند. با بازدید از منطقه، لندفرمهای موجود بررسی و شواهد تأثیر تکتونیک روی آنها شناسایی شدند. وجود دگرشیبیها، توالی پادگانهها در کنارههای رودخانۀ طالقان، تنگشدگی دره و وجود بینظمی و بالاآمدگی در ناهمواریهای اطراف دره، همه از نشانههای تأثیر تکتونیک بر سازندهای کواترنری موجود در دره هستند. در امتداد این پژوهش، همراه با بررسی منابع متعدد، بازدیدهایی از منطقۀ مورد نظر به عمل آمد و از نقشههای زمینشناسی، توپوگرافی و نرمافزارهای گوگل ارث، آرک جی.آی.اس.، فتوشاپ و فریهند، برای شناسایی لندفرمهای کواترنری و تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تفاوتهای ساختمانی موجود در درۀ طالقان، ازجمله تفاوت در نیمرخ عرضی دره، بهسبب فعالیتهای تکتونیکی ناشی از عملکرد گسلها، بهخصوص گسل طالقان است و از سویی دیگر نیمۀ جنوبی دره، بهدلیل فعالیتهای تکتونیکی دچار بالاآمدگی شده و درنتیجه موجب افزایش شیب نسبت به نیمۀ شمالی آن شده است که این امر در ژئومورفولوژی دره، بهخصوص در قسمت پاییندست آن به خوبی نمایان است.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77908_1c771c0573646c45005a8e96aa5cf3d5.pdf
2018-11-18
19
42
تکتونیک
درۀ طالقان
شاخصهای مورفولوژیکی
لندفرمهای کواترنر
فائزه
آفریده
1
دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
اکرم
اسدی
2
دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدلسازی ضریب آسیبپذیری شهرها در برابر زلزله با استفاده از روش تاپسیس در محیط GIS (مطالعۀ موردی: شهر اردبیل)
امروزه با توجه به رشد سریع جمعیت که بهتبع آن، توسعۀ ساختوسازها اجتنابناپذیر شده است، هر روز بر فشار نیازهای زمینی بشر افزوده شده و بهره برداری از مناطق اطراف شهرها و روستاها برای ایجاد خانه و تأسیسات اقتصادی و صنعتی فزونی مییابد و گاهی سکونتگاههای جدید استقرار اجباری دارند، اما آنچه حائز اهمیت است، وضعیت اسفبار شهرها و کلانشهرهایی است که روی گسلها یا در مجاورت آن ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند. منطقۀ مورد مطالعه (شهر اردبیل) روی یک دشت رسوبی با مواد آبرفتی کمتر تحکیمیافته مستقر بوده و با زنجیرهای از گسلها احاطه شده است. وجود این گسلها و سابقۀ لرزهخیزی آنها و نیز، قرارگیری شهر اردبیل روی سازندهای سست آبرفتی از یک سو و ناهمگنی در شاخصهای کالبدی از سوی دیگر، همواره شهر اردبیل را در برابر زمینلرزه مستعد آسیب کرده است. از آنجایی که در ارزیابی ریسک زلزلۀ شهر اردبیل، عوامل متعددی دخیل هستند، لذا نیاز به استفاده از روشی که بتواند تلفیقی منطقی بین این عوامل ایجاد کند، ضروری به نظر میرسد. در این راستا کاربرد مدل تاپسیس مد نظر بوده است. نتایج حاصل از تحلیل درجات آسیبپذیری در مناطق چهارگانۀ شهر اردبیل، نشان میدهد که میزان آسیب وارده در منطقۀ 3 بیشتر از سایر مناطق است، بهگونهای که 37/4 درصد از مساحت این منطقه (32/67 هکتار)، رتبۀ آسیبپذیری 7 را دارد. در برآورد میزان آسیبپذیری مناطق مختلف شهری در برابر زلزله، مطالعاتی میتواند سودمندتر باشد که با جزئیات و تفصیل بیشتری به این مطالعات بپردازد، تا سلسلهمراتب آسیبها با جزئیات دقیقتری مشخص شود. از این رو در پژوهش حاضر برای دستیابی به این هدف، برآن شدیم که در هر یک از مناطق چهارگانۀ شهر، بهتفکیک محلات، به برآورد ضریب آسیبها بپردازیم. بر اساس نتایجی که از تحلیل درجات آسیب در سطح شهر به تفکیک محلات، بهدستآمد، محلۀ 2 از منطقۀ 3 شهر، آسیبپذیرترین محدودۀ شهر شناسایی شد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77909_899b80da26768f8b82789d76314fc4de.pdf
2018-11-18
43
79
آسیبپذیری
زلزله
شهر اردبیل
مدل تاپسیس
فریبا
اسفندیاری
1
دانشگاه محقق اردبیلی
LEAD_AUTHOR
عطا
غفاری گیلانده
2
دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
خداداد
لطفی
3
دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر عوامل ژئومورفولوژیکی و اقلیمی (ژئومورفوکلیمایی) زاگرس جنوبی در منطقۀ شمال تنگۀ هرمز بر دفاع غیر عامل (با تأکید بر مکانیابی مراکز حساس و مهم)
این پژوهش به بررسی چگونگی ارتباط و پیوند میان عوامل ژئومورفولوژی و پدافند غیر عامل با تأکید بر مکانیابی مطلوب مراکز حساس و مهم در منطقه شمال تنگۀ هرمز در بخش زاگرس جنوبی میپردازد. ابزارهای پژوهش را نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی و تصاویر ماهوارهای منطقه تشکیل داده است. همچنین با ارائه و تنظیم پرسشنامهها و مصاحبه با افراد کارشناس، به شناسایی عوامل مؤثر در مکانیابی مراکز حساس و مهم با تأکید بر پدافند غیر عامل پرداخته شد و درنهایت مناسبترین محل برای مکانگزینی مراکز حساس و مهم با استفاده از روش سلسلهمراتبی AHP تعیین شد و در محیط نرمافزار Arc GIS نقشهای را بهدست آوردیم که مناطق مناسب برای احداث مراکز حساس و مهم در آن مشخص شدهاند. نتایج نشان میدهد که مناطق غربی منطقۀ مورد مطالعه برای مکانیابی شرایط مناسبتری را نسبت به مناطق شرقی دارند. همچنین با توجه به نقشۀ نهایی که بر اساس عوامل ژئومورفولوژیکی در محیط GIS تهیه شده است، مساحت پهنههای مطلوب برای مکانگزینی مراکز حساس و مهم در بخش شمالی، نسبت به مناطق جنوبی بیشتر است. بهگفتۀ دیگر ویژگیهای ژئومورفولوژیکی منطقه در بخش شمالی و غربی، بهگونه ای است که این مناطق از شرایط مطلوبتری نسبت به مناطق جنوبی و شرقی برای انتخاب مکان بهینۀ مراکز حساس و مهم برخوردار هستند.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77910_4e6626c87bd145733b59a132b1eb0b25.pdf
2018-11-18
81
98
پدافند غیر عامل
تنگۀ هرمز
ژئومورفولوژی زاگرس جنوبی
مدل سلسلهمراتبی AHP. مراکز حساس و مهم
مکانیابی
سیروس
فخری
1
دانشگاه عالی دفاع ملی
LEAD_AUTHOR
ابرهیم
مقیمی
2
دانشگاه تهران
AUTHOR
مجتبی
یمانی
myamani@ut.ac.ir
3
دانشگاه تهران
AUTHOR
منصور
جعفربیگلو
4
دانشگاه تهران
AUTHOR
محسن
مرادیان
5
دانشگاه عالی دفاع ملی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
طبقهبندی مورفولوژیکی خطهوشمند ساحلی در راستای مدیریت یکپارچۀ مناطق ساحلی (پژوهش موردی: از نوشهر تا بابلسر)
هر دانشی موضوعات مورد پژوهش خود را بهمنظور شناخت بهتر و سهولت در امر پژوهش، طبقهبندی میکند. با توجه به اینکه تمام فعالیتهای انسان اعم از اقتصادی ـ اجتماعی، توسعهای و غیره، روی سطح زمین انجام میشود و این سطح از لندفرمهایی تشکیل شده که موضوع مورد پژوهش ژئومورفولوژی است، بنابراین ضرورت مطالعه، شناخت و طبقهبندی این لندفرمها، گام نخست برنامهریزی و مدیریت یکپارچۀ محیط و بهویژه مناطق ساحلی است. هدف این پژوهش بررسی و طبقهبندی لندفرمهای سواحل نوشهر تا بابلسر به روش خط هوشمند ساحلی است. خط هوشمند، نقشهای خطی است که خط ساحل را نمایش میدهد و با توجه به تغییر ویژگی لندفرمهای ساحلی، به بخشهایی تقسیم میشود. هر بخشِ جداگانۀ خط ساحلی، شامل مجموعهای از ویژگیهای بخش مورد نظر است. این منطقه در راستای عرض جغرافیایی "55 '18 °36 تا "00'44 °36 شمالی و طول جغرافیایی "00 '30 °51 تا "00 '45 °52 خاوری با مساحتی در حدود 57/2068 کیلومتر مربع قرار گرفته است. در این راستا از نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، کاربریزمین، تصاویر ماهوارهای Landsat & IRS در محیط سامانۀ اطلاعات جغرافیایی و نیز، بازدیدهای میدانی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشانگر این است که کرانههای منطقۀ مورد پژوهش را میتوان در پنج کلاسِ کرانههای ماسهای، کرانههای ماسهای با کاربری مسکونی، کرانههای ریگی، دهانۀ رودخانهها و تأسیسات انسانی (مانند بندر، موجشکن و غیره) طبقهبندی کرد. در این بین گستردهترین لندفرم، کرانههای ماسهای است که بهطور چشمگیری در منطقه وجود دارد. با توجه به پست بودن و شیب کم این کرانهها و نیز اینکه این مناطق از مراکز پرجمعیت کشور شمرده میشوند، در برابر تغییر اقلیم و بالاآمدن تراز دریا که برای دهۀ آینده پیشبینیشده، در معرض خطر قرار میگیرند. بنابراین بایستی در مدیریت این مناطق به این مسئله توجه ویژه کرد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77911_ddd2b0beb5c959cb61e2dc2c6e2ab8e1.pdf
2018-11-18
99
118
خطهوشمند ساحلی
دریای کاسپین
ژئومورفولوژی ساحلی
مدیریت مناطق ساحلی
عزت اله
قنواتی
ezghanavati@yahoo.com
1
دانشگاه خوارزمی
LEAD_AUTHOR
رضا
منصوری
2
دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شبیهسازی فرسایش و رسوب ناشی از زمینلغزشها با استفاده از مدلGeoWEPP (مطالعۀ موردی: حوضۀ گرمچای میانه)
فرسایش آبی و زمینلغزشها، هر دو از منابع اصلی تولید رسوب در حوضههای آبخیز هستند، ولی تا کنون مدل جامعی برای تعیین سهم حرکات تودهای در بار رسوبی حوضههایی که در آن زمینلغزشهای زیادی اتفاق افتاده، ارائه نشده است. پژوهش پیش رو با این فرض انجام گرفته است که عوامل مؤثر در فرسایشپذیری و افزایش بار رسوبی حوضهها، تأثیر مشابهی در ایجاد و تشدید حرکات تودهای زمین داشته و توان تولید رسوب در دامنههای ناپایدار همبستگی معناداری با سطوح گسیختگی دارد. با توجه به اینکه همیشه تمامی مواد جابهجا شدۀ لغزشی، امکان انتقال به داخل شبکۀ زهکشی را نداشته و در اغلب موارد، بخشی از آن در سطح دامنهها همچنان باقی خواهند ماند. در این پژوهش، از مدل فرایندی WEPPدر محیط نرمافزاری ArcGIS با عنوان GeoWEPP، برای شبیهسازی مقادیر رسوب و تهنشست متأثر از وقوع زمینلغزشها در حوضۀ گرمچای میانه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بار رسوبی سطوح ناپایدار دامنهای در ارتباط با مورفولوژی دامنه و مدیریت حاکم برآن در قالب کاربری زمین و اقلیم منطقه متغیر بوده و مدل یاد شده به خوبی قادر به شبیهسازی مقادیر رسوب و تهنشست در ارتباط با عوامل تأثیرگذار برآن بوده است. قابلیت مدل یادشده در این زمینه، پیش از این در مطالعات مشابه دیگری ثابت شده است. از آنجاکه در حوضۀ آبخیز گرمچای اطلاعات رسوب اندازهگیری شده موجود نبود، لذا نتایج شبیهسازی مدل فقط از طریق انطباق مناطق بحرانی رسوب با سطوح لغزشی مشاهدهای، بهصورت کیفی ارزیابی شده است. رابطه بین مناطق لغزشی با بار رسوبی، از طریق ارائۀ مدل رگرسیونی دو متغیره بررسی شد. نتایج آن وجود رابطۀ معناداری با ضریب تبیین 71/0 درصد را نشان داد که این رقم معیار مناسبی از موفقیت مدل یاد شده است و نشان میدهد که میتوان از این مدل در برآورد بار رسوبی مناطق لغزشی حوضههای فاقد آمار رسوب استفاده کرد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77912_43bc538d91ee2331ef6fe870b55300ea.pdf
2018-11-18
119
133
حوضۀ گرمچای
رسوب
زمینلغزش
فرسایش
مدل WEPP
جمشید
یاراحمدی
1
دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
شهرام
روستائی
roostaei@tabriz.ac.ir
2
دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک در شکلگیری و گسترش فرسایش خندقی (مطالعۀ موردی: فارس، منطقۀ دشت کهور لامرد)
این مطالعه در مناطق دارای فرسایش خندقی دشتکهور لامرد، واقع در جنوب استان فارس انجام گرفته است. این نوع از فرسایش در منطقۀ مورد مطالعه، موجب تخریب اراضی، عدم امکان فعالیتهای کشاورزی و بهرهبرداری اقتصادی از عرصههای منابع طبیعی شده است. در این نوشتار تلاش شده تا رابطه بین شکلگیری و گسترش خندقها با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی رسوبات، براساس نتایج حاصل از پژوهش ارائه شود. برای دستیابی به این هدف مبتنی بر اجرای پژوهش، در دو مرحله شناسایی ویژگیهای منطقۀ پژوهش در چارچوب مطالعات و بررسیهای متداول طرحهای آبخیزداری، تهیۀ نقشهها، جداول، ذخیرۀ آمار و اطلاعات ذیربط در محیط GIS از یکسو و مشخصکردن مناطق تحت تأثیر فرسایش خندقی و تقسیمبندی خندقهای موجود در محدودۀ مورد مطالعه بر اساس مورفولوژی آنها با استفاده از دادههای سنجشازدور و همراه با عملیات میدانی، نمونهبرداری رسوبات و تجزیۀ آزمایشگاهی نمونهها از سوی دیگر بوده است. در این پژوهش شش خندق فعال و معرف گزینش شدند. طول خندق، عمق، عرض بالا و پایین و حجم فرسایش در آنها اندازهگیری شد. برای تعیین عوامل مؤثر در گسترش و رسوبزایی خندقها، با بهرهگیری از روش Stepwise در نرمافزار SPSS تحلیل آماری صورت گرفت. میزان حساسیت رسوبات به فرسایش خندقی با توجه به مقادیر (TNV، OM، pH) درکل محدودۀ مورد مطالعه میزان بالایی را نشان میدهد، بین مقدار متغیرهای (EC)، (SAR) و تا حد کمی میزان گچ با میزان گسترش خندقها رابطهای کاملاً معکوس دیده میشود. نتایج نشان میدهد، رسوب تولیدی ناشی از گسترش خندقها در دشت -کهور تابع سه متغیر گسترۀ آبخیز، درصد سیلت و ماسه در آبخیز واقع در بالای پیشانی خندقها است. این نتایج بیانگر تأثیر ویژگی حوضۀ آبخیز و سازند زمینشناسی در تولید رسوب ناشی از فرسایشخندقی است.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77913_43d31a0e7b9f5b2f9fabfb11832132ac.pdf
2018-11-18
135
156
دشت کهور لامرد
فرسایش خاک
فرسایشخندقی
ویژگیهای فیزیکی خاک
سیدمحمد
زمان زاده
1
دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
مهدی
احمدی
m.ahmadi@ut.ac.ir
2
دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تغییرات زمانی خط ساحلی شرق تنگۀ هرمز از طریق تحلیل آماری نیمرخهای متساویالبعد (ترانسکت)
سواحل تحت تأثیر دینامیک خشکی و حرکات آب دریا، همواره در معرض تغییر و تحول قرار دارند و درکل پایدار نیستند. این عوامل همراه پدیدههای دیگری چون ویژگیهای زمینشناسی، اقلیمی و زیستی، لندفرمهای متنوعی را در امتداد خطوط ساحلی ایجاد میکنند. در این پژوهش تغییرات خط ساحلی و مورفولوژی پیکانهای ماسهای در ساحل شرقی تنگۀ هرمز در چهار دوره؛ یعنی سالهای 1977، 1989، 2000 و 2005 اندازهگیری شده است. تصاویر ماهوارهای ETM، نقشهها، نرمافزارها و مدل مفهومی ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل دادهاند. هدف اصلی، مقایسه تغییرات خط ساحلی مورد بررسی در یک دورۀ بیستوهشت ساله از طریق تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی، مدل ریاضی و سپس کنترل میدانی و درنهایت پیشبینی تغییرات درازمدت بوده است. موقعیتها روی تصاویر ماهوارهای در نرمافزار ArcGIS تطبیق داده و ترسیم شدهاند. پهنۀ ساحلی مورد مطالعه به سه بازۀ کلی دستهبندی و این سه بازه به 65 ترانسکت در فواصل یکنواخت تقسیم شدهاند. میزان تغییرات در امتداد خط ساحلی با استفاده از روش آماری Unvariate یکمتغیره، ریشۀ میانگین مربع خطا RMSE (99/0) برای سال 2030 تخمینزده شد. نتایج نشان میدهد که بیشترین تغییرات در مورفولوژی پیکانهای ماسهای و در محدودۀ خورها و مصب رودخانهها بوده است. همچنین مقایسۀ زمانی تغییرات نشان میدهد که سدهای ساحلی در بخش دلتاهای بیریزک، زنگلی، حیوی و گز، حجیمتر بوده و تغییرات وسعت و ابعاد آنها در درجۀ اول، تابع تغییر مسیر دورهای رودخانهها در سطح دلتا و سپس راستای امواج غالب است.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77914_3c964b320add56e12587de584c557142.pdf
2018-11-18
157
174
تنگۀ هرمز
روش ترانسکت
ژئومورفولوژی
فرسایش ساحلی
مجتبی
یمانی
myamani@ut.ac.ir
1
دانشگاه تهران
AUTHOR
مهرنوش
قدیمی
2
دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
احمد
نوحه گر
3
دانشگاه هرمزگان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تعیین مناطق مستعد سیل با استفاده از پتانسیلسنجی عوامل مؤثر (مطالعۀ موردی: رود شاهرود)
سیلاب و سیلزدگی یک پدیدۀ عام در ایران و یکی از زیانبارترین رخدادهای امروزی بهشمار میرود که بیش از هر مخاطرۀ دیگر، جان و مال انسان را به خطر میاندازد. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر رخداد سیلاب در حوضۀ رود شاهرود، برای برنامهریزی مناسب محیطی است. برای دستیابی به این هدف، دادههای دبی و بارش ایستگاههای منطقه طی یک دورۀ مشترک پانزدهساله، از سازمان منابع آب ایران و هواشناسی کشور اخذ و تجزیه تحلیل شدند. همچنین یازده خصوصیت فیزیوگرافی زیرحوضهها، ازجمله مساحت، تراکم آبراههای، ضریب انشعاب و... بهکمک نرمافزار GIS محاسبه و استخراج شد. برای تعیین عوامل مؤثر و پتانسیل سیلخیزی زیرحوضههای حوضۀ آبریز شاهرود، روشهای تحلیل مؤلفههای اصلی و تحلیل خوشهای بهکار گرفته شد؛ بهگونهای که 27 متغیر زیرحوضهها در قالب چهار مؤلفۀ اصلی خلاصهسازی شد. سپس پتانسیل سیلخیزی منطقه بر اساس نمرات عاملی هر یک از مؤلفهها، بهصورت جداگانه با روش خوشهبندی سلسهمراتبی وارد تعیین و نقشههای خروجی ترسیم شدند. نتایج نشان میدهد که مؤلفههای دبی با وزن 7/45 درصد، بارش با 7/31 درصد، حداکثر بارش تابستانه با 6/12درصد و حداکثر بارش فصل زمستان با وزن 9/6 درصد، دارای بیشترین تأثیر در ایجاد سیلاب هستند، همچنین برخی از ویژگیهای فیزیوگرافی حوضه با ادغام در مؤلفۀ اول و دوم، در تشدید آن مؤثرند.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77915_602e6b0e1c1d78c2b3624f656d5421a7.pdf
2018-11-18
175
186
تحلیل خوشهای
تحلیل مؤلفههای اصلی
حوضۀ آبریز شاهرود
سیلاب
مهران
مقصودی
maghsoud@ut.ac.ir
1
دانشگاه تهران
AUTHOR
حسین
جوان
2
دانشگاه تهران
AUTHOR
مجتبی
رحیمی
3
دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
صمد
عظیمی راد
4
دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اولویتبندی عوامل مؤثر بر ریزش و تهیۀ نقشۀ خطر آن با استفاده از مدلهای ارزش اطلاعات و فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (مطالعۀ موردی: درۀ هراز)
یکی از انواع حرکات دامنهای که در مناطق کوهستانی خسارتهای جانی و مالی فراوانی وارد میکند، ریزشهای سنگی است. شناخت نواحی حساس به ریزش با بهرهگیری از روشهای دقیق و مناسب برای تردد جادهای و همچنین ساکنان منطقه، اهمیت زیادی دارد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر در وقوع ریزش و تهیۀ نقشۀ پهنهبندی خطر آن در درۀ هراز، واقع در استان مازندران است. برای این کار، نخست با استفاده از تصاویر ماهوارهای و بررسیهای میدانی، نقشۀ پراکنش ریزشهای منطقه تهیه شد. سپس نقشههای عوامل مؤثر بهمنزلۀ لایههای اطلاعاتی در محیط GIS وارد شدند. پس از محاسبۀ فراوانی ریزشهای موجود در هر طبقه از عوامل و وزندهی به آنها، با استفاده از مدل ارزش اطلاعات، لایههای ساختهشده در محیط ArcGIS با هم تلفیق و از جمع جبری نقشههای وزنی، نقشۀ پهنهبندی خطر ریزش در منطقه تهیه شد. برای تهیۀ نقشه پهنهبندی با استفاده از روش تحلیل سلسلهمراتبی، وزن هر عامل از ماتریس وزندهی بهدست آمد. نتایج بیانگر آن است که بهترتیب عوامل شیب، جنس سنگ، پوشش و کاربری زمین، جاده، آبراهه، گسل، ارتفاع و جهت دامنه، بیشترین نقش را در وقوع ریزش در منطقه دارند. ارزیابی مدلها نشان داد که مدلهای ارزش اطلاعات و تحلیل سلسلهمراتبی، بهترتیب با احتمال تجربی 737/0 و 842/0 برای پهنهبندی در منطقه مناسب هستند؛ اما در مقایسه، وزندهی عوامل با استفاده از تحلیل سلسلهمراتبی موجب افزایش دقت کار شده است.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77916_2e34450d88bad2074aa7b4923db397b2.pdf
2018-11-18
187
198
ارزش اطلاعات
ریزش
فرایند تحلیل سلسلهمراتبی
هراز
عیسی
جوکارسرهنگی
1
دانشگاه مازندران
LEAD_AUTHOR
عبداله
علیزاده
2
دانشگاه مازندران
AUTHOR