ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی ویژگیهای هیدرودینامیکی آبخوانهای کارستی با استفاده از آنالیز سریهای زمانی(مطالعه موردی آبخوانهای کارستی گیلانغرب و خورین در استان کرمانشاه)
آبخوانهای کارستی دارای ناهمگنی بالا و تنوع فضایی از نظر توسعه کارست بوده، که این امر واکنش آبخوانهای کارستی به ورودی و تغییرات آن در سیستم کارستی را کنترل میکند. ژئومورفولوژی کارست با تعیین نوع و میزان تغذیه، واکنش آبخوانها را به بارش کنترل میکند. ارزیابی سریهای زمانی ورودی و خروجی در سیستمهای کارستی اطلاعات جامعی را در زمینه رفتار هیدرودینامیکی آبخوانها ارائه میدهد. هدف از این پژوهش ارزیابی و شناخت ویژگیهای هیدرودینامیکی آبخوانهای گیلانغرب و خورین با استفاده از توابع خودهمبستگی و چگالی طیفی و مشخص کردن عوامل موثر در ویژگیهای هیدرودینامیکی آبخوانها است. در این پژوهش از دادههای دبی و بارش ایستگاههای هیدرومتری و بارانسنجی وزارت نیرو جهت محاسبه تحلیل سریهای زمانی تک متغیره و آنالیز منحنی فرود هیدروگراف استفاده شده است. نتایج نشان داد سیستم کارستی آبخوان خورین نسبت به آبخوان گیلانغرب توسعه یافتهتر است. آبخوان خورین دارای رفتار هیدرودینامیکی چندگانه و اینرسی کم و آبخوان گیلانغرب دارای رفتار هیدرودینامیکی نسبتا پایدار و اینرسی بالا می باشد. معادله منحنی فروکش در آبخوان خورین، چندگانگی رفتار سیستم کارستی را نشان داده و نتایج بدست آمده از توابع سری زمانی را تایید میکند. اما معادله منحنی فروکش هیدروگراف در چشمه گیلانغرب وجود جریان سریع در آبخوان را که توسط توابع سری زمانی نشان داده، تایید نمیکند. توسعه ژئومورفولوژی کارست سطحی و وجود فروچالهها عامل اصلی رفتار هیدرودینامیکی چندگانه در آبخوان خورین میباشد. نبود فروچالهها و توسعه کم ژئومورفولوژی کارست و ویژگیهای فیزیوگرافی همچون کشیدگی حوضه تغذیه کننده آبخوان گیلانغرب باعث نوسان کم در رفتار هیدرودینامیکی آبخوان گیلانغرب گردیده است. در نهایت میتوان گفت که توابع سری زمانی کارکرد قبل قبولی در ارزیابی رفتار هیدرودینامیک آبخوانهای کارستی دارند.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77917_54f022279908460a76698e017205fd37.pdf
2018-11-18
1
16
آبخوانهای کارستی
هیدرودینامیک
ژئومورفولوژی کارست
سریزمانی
استان کرمانشاه
سجاد
باقری سید شکری
1
LEAD_AUTHOR
مجتبی
یمانی
myamani@ut.ac.ir
2
AUTHOR
منصور
جعفربیگلو
3
AUTHOR
حاجی
کریمی
4
AUTHOR
ابراهیم
مقیمی
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
طبقه بندی خودکار لندفرم های حوضه آبخیز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز بروجن در استان چهارمحال وبختیاری)
لندفرم یک عارضه ژئومرفیک از سطح زمین است که خصوصیات ظاهری خاص وشکل قابل تشخیص دارد. بنیان واساس شناسایی وطبقه بندی لندفرم ها برپایه ژئومرفومتری است، ژئومرفومتری به کمیت عناصر اصلی ریخت شناسی زمین ازجمله شیب،جهت شیب، ارتفاع واختلاف ارتفاع نسبی عناصر، موقعیت مکانی عناصر نسبت به هم، وضعیت شبکه زهکشی و میزان تحدب یا تقعر عناصر می پردازد. در حال حاضر طبقه بندی لندفرم ها عموما" مبتنی بر تشخیص کارشناسی است که به طریق دستی وبا استفاده از عکسهای هوایی ،نقشه های توپوگرافی و برداشت های صحرایی انجام می گردد که روشی است زمان بر،پرهزینه،کم دقت وغیر قابل تکرار ،اما در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیای و سه معیار شاخص TPI،شیب وموقعیت مکانی عوارض سطح زمین، اقدام به طبقه بندی خودکار لندفرم های حوزه آبخیز بروجن گردیده است. نتایج نشان داد که این روش توانایی خوبی در جداسازی وطبقه بندی لندفرم ها دارد به گونه ای که 9 لندفرم در حوزه آبخیز بروجن شناسایی وطبقه بندی گردید و بدین ترتیب رهیافتی برای طبقه بندی خودکار لندفرم های یک حوزه آبخیز ارائه گردیده به این منظور که زمینه انجام مطالعات جامع برای ارائه روش های کمی ودقیق برای شناسایی وطبقه بندی خودکار لندفرم ها در حوزه های آبخیز فراهم گردد .
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77918_616b06182a7a61c7250bccf50f6958f3.pdf
2018-11-18
17
30
لندفرم
طبقه بندی خودکار
سیستم اطلاعات جغرافیایی
شاخصTPI
حوزه آبخیز بروجن
حسین
بهرامی
1
LEAD_AUTHOR
احمد
نوحه گر
2
AUTHOR
وفا
محمودی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نوسانات دریای خزر و تا ثیر آن بر سواحل جنوب شرقی آن
سطح دریای خزر قبل از 1929 و از سال 1850تقریبا" در ارتفاع 25- و 26- و از سال 1929 تا سال 1977 سطح دریای خزر از حدود 5/25- به 29- متر کاهش یافته و زمینهای بسیاری از سیطره آب خارج شدند و همه فعالیتهای کناره ساحلی مرتبط با آب دریا بویژه بنادر دچار اخلال گردید. اما به طور ناگهانی از سال 1977 تا سال 1995 دوباره سطح آن سیر صعودی داشته و تقریباٌ به 5/26 – رسید در نتیجه قسمتهای اعظمی که از آب خارج شده بود مجددا" دچار آب گرفتگی شد . افزایش تراز آب نفوذ و سیطره آبهای تقریباً شور در مناطق کشاورزی، پیشروی به سمت تاسیسات صنعتی، شهری و روستایی آسیب های بی شماری را به ویژه در بخشهای کم شیب تحمیل نموده است. بدلیل مرفولوژی ناهمگون مناطق ساحلی تاثیر نوسانات دریای خزر در خطوط ساحلی ایران یکسان نیست. در حالیکه سواحل بخش میانی با شیب تقریبا" زیاد به خط ساحلی منتهی می شوند سواحل بخش شمال شرقی ایران با شیب بسیار ملایم به خط ساحلی می رسند. سواحل جنوب شرقی دریای خزر به دلیل شرایط ویژه ساحلی و مورفولژیکی یکی از مناطق مهم برای بازسازی تراز دریای خزر محسوب می گردد. هدف از این تحقیق بررسی تغییرات تراز آب با استفاده از تصاویر ماهواره، نقشه های تاریخی و مشاهده میدانی بر روی سواحل جنوب شرقی دریای خزر در آخرین چرخه دریای خزر بین سالهای 1929 و 1995 می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد مورفولوژی ساحلی در شمال شرقی ایران تحت تاثیر تغییرات تراز آب به کلی تغییر می کند.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77919_855128c90d9d86c5893b38c30cb38480.pdf
2018-11-18
33
44
دریای خزر
خلیج گرگان
تالاب
افزایش تراز آب
چرخه دریای خزر
عطا اله
عبدالهی کاکرودی
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تهیه نقشه مناطق مستعد آبهای زیرزمینی با استفاده از GIS و MIF مطالعه موردی: شهرستان ارومیه
با افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی و همچنین کشاورزی، توجه به مدیریت آبهای سطحی و زیرسطحی افزایش یافته است. در پژوهش حاضر با ترکیب دادههای سنجش از دور، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فاکتورهای چند تاثیره (MIF)، به تهیه نقشه مناطق مستعد آبهای زیرزمینی در محدوده شهرستان ارومیه اقدام شده است. نقشههای موضوعی هر یک از پارامترهای موثر بر آبهای زیرزمینی (از قبیل: تراکم شبکه زهکشی، تراکم خطوارهها، توپوگرافی، سنگشناسی، بارش، کاربری اراضی و شیب)، با استفاده از دادههای سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. نقشه رستری این فاکتورها تهیه و بر اساس روش MIF، وزن دهی شدند. در نهایت نقشههای موضوعی مذکور در قالب نرمافزار GIS و با استفاده از الگوریتم روی هم قرار گیری وزنی، محاسبه و نقشه نهایی پتانسیل آبهای زیرزمینی تولید شد. نقشه استعداد آبهای زیرزمینی به چهار گروه بسیار خوب، خوب، ضعیف و بسیار ضعیف طبقهبندی شد. مطالعات نشان میدهد که مناطقی با حداکثر تراکم شبکه زهکشی و رسوبات کواترنری، دارای پتانسیل آبهای زیرزمینی بسیار بالایی هستند. در نهایت مقایسه نقشه نهایی با پراکندگی چاههای پیزومتری و سطح ایستابی آنها، دقت بالای روش مورد استفاده در این محدوده را نشان داد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77920_c3c65488de11a0a58f74093a1b621778.pdf
2018-11-18
45
58
پتانسیل آبهای زیرزمینی
GIS
RS
MIF
وحید
محمدنژاد
1
LEAD_AUTHOR
صیاد
اصغری سراسکانرود
2
AUTHOR
بهاالدین
گل محمدزاده
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پهنهبندی خطر رخداد زمینلغزش به روش رگرسیون چند متغیره با استفاده از دادههای گسسته در حوضه رودخانه ماربر
زمینلغزش از جمله پدیدههاییاست که امروزه تحت عنوان بلای طبیعی از آن یاد میشود.در سالهای اخیر خسارتهای ناشی از اینپدیده با دخالت روز افزون بشر در طبیعت افزایش یافته است. پهنهبندی خطر زمینلغزشها با استفاده از روشهای متفاوتی مانند روش ارزش اطلاعاتی، روش تراکم سطح، روش تحلیل سلسله مراتبی، منطق فازی و برخی از روشهای دیگر انجام میشود. هدف از این تحقیق پهنهبندی خطر رخداد زمینلغزش در حوضه رودخانه ماربر در جنوب استان اصفهان با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره خطیمیباشد. با تفسیر عکس-هایهوایی، تصاویر ماهوارهای و بازدیدهای میدانی، نقشه پراکنش زمینلغزشها تهیه گردید. در مرحله بعد با توجه به موقعیت زمینلغزشها و نظرات کارشناسی، 9 عامل موثر در رخداد زمینلغزشهای منطقه شناسایی شدند و پس از تهیه لایههای رقومی عوامل موثر در محیط GIS،نقشه پهنهبندی خطر زمینلغزش تهیه گردید. در این روشرابطه متقابل بین متغیرهای مستقل(عوامل موثر) نسبت به هم و نسبت بهمتغیر وابسته(وقوع زمینلغزش) بطور یکجا در نظر گرفته میشود.ارزیابی مدل با استفاده از نسبت تراکمی(DR) و شاخص زمین لغزش(LI) صورت گرفته است.روند صعودی نسبت تراکمی و شاخص زمینلغزش برای گسترههای مواجه با خطر خیلی کم تا گسترههای مواجه با خطر زیاد نشان از صحت نقشه تهیه شده از طریق این روش دارد. با توجه به ضرایب رگرسیونی به دست آمده کلاس فاصله از گسل(1500-0 متر)بیشترین تاثیر را در وقوع زمینلغزشهای منطقه داشته است.نتایج نشان دادکه از مجموع مساحت 800 کیلومترمربعی حوضه ماریر، گسترههای لغزشی با خطر متوسط و کم به ترتیب با دارا بودن 32 و 31 درصد، بیشترین مساحت را به خود اختصاص دادهاند. از طرفی پهنه با خطر زیاد با 5/25درصد مساحت در رده بعدی قرار گرفته است.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77921_2f0eb5e9336e6efd67ad4b95bd037853.pdf
2018-11-18
59
74
پهنهبندی
رگرسیون چند متغیره
زمینلغزش
حوضه ماربر. GIS
امیر
صفاری
amirsafari@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
مسعود
علیمرادی
2
AUTHOR
رامین
حاتمیفرد
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کاربرد مدلهای تاپسیس و فازی در پهنه بندی خطر حرکات ریزشی (مطالعه موردی شهرستان ماکو)
ریزش سنگ نوع رایجی از زمین لغزشها در دامنه مناطق کوهستانی هستند که به دلیل ناگهانی بودن سبب خسارت جانی و مالی می شوند بنابراین لازم است آنها شناسایی و از لحاظ میزان خطر با روشهای مناسب پهنه بندی شوند. هدف از انجام این پژوهش پهنه بندی خطر ریزش در شهرستان ماکو با استفاده از مدلهای فازی و تاپسیس، مقایسه و معرفی مناسب ترین مدل با کمک داده های میدانی در شناسایی این پهنه ها میباشد. بنابراین ده پارامتر نظیر اختلاف دما، بارش، یخبندان، ارتفاع، شیب، زمین شناسی، پوشش زمین، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده و داده های میدانی جهت تجزیه و تحلیل ریزشهای منطقه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مدل گامای 9/0 مناسب ترین پهنه بندی را از حرکات ریزش ارائه می دهد. بر اساس نقشه بدست آمده بوسیله این مدل سطوح با پتانسیل بالای حرکات دامنه ای دارای شیبی بیش از 30 درصد و ارتفاع حدود 1300 تا 1600 متر می باشند و اغلب از سنگ آهک تشکیل گردیده اند، و در مجموع حدود 28 درصدمحدوده را شامل می شوند.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77922_ddad9ea6c8d6d2ea87c8fb0c11fbc52a.pdf
2018-11-18
75
94
پهنه بندی
ریزش
تاپسیس
فازی
ماکو
امیر
کرم
1
LEAD_AUTHOR
آیلا
قلی زاده
2
AUTHOR
مرضیه
آقاعلیخانی
3
AUTHOR
حمیده
افشارمنش
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پالئولیمنولوژی دریاچهی زریبار براساس ارتباط بین توزیع دانههای رسوبی و اجتماع گردههای گیاهی در هولوسن
دریاچهها محیطهای رسوبی بسیار جالبی برای بازسازی محیطها و بررسی آب و هوای دیرینه میباشند. بررسی ویژگیهای رسوبشناسی و اجتماع گردههای گیاهی برای شناخت و تکامل ویژگیهای رسوبی اواخر کواترنر بسیار مفید است حوضههای بسته به دلیل حساسیت بسیار زیاد نسبت به تعادل تبخیر و بارش، مناسبترین سیستم جهت بازسازی محیطهای دریاچهای و آب و هوای دیرینه میباشند. این مقاله ارتباط بین اجتماع گردههای گیاهی و اندازهی دانههای رسوبی دریاچهی زریبار واقع در استان کردستان را مورد بررسی قرار داده و براساس این ارتباط محیط دیرینه، تاریخچهی گیاهی و آب و هوای دیرینه در طی دورهی هولوسن بازسازی شده است. افزایش در میزان سیلت و کاهش میزان ماسه به همراه رسیدن گردههای Quercusبه بیشترین مقدار، نبود گردههای Salix و Fraxinus در این دورهی زمانی از هولوسن، رسیدن Poacae به کمترین میزان و کاهش تدریجی در میزان Atriplex type و Artemisia herba-albat، افزایش سطح آب دریاچه را در طی 8950 - 6870 ، 5500 - 3170 سال قبل به همراه وجود شرایط آب و هوایی گرم و مرطوب، افزایش بارش و افزایش در رطوبت قابل دسترس را نشان میدهد. مقدار بالای ذرات ماسه و کاهش در میزان سیلت به همراه درصد بالای گردههای گیاهی Salix ، Fraxinus و Pistacia و کاهش در میزان گردههای Quercus، کاهش سطح آب دریاچه را در طی 6870 – 5500، 1300 - 3170 سال قبل همراه با شرایط آب و هوایی گرم و خشک، کاهش در بارشهای بهاری و رطوبت قابل دسترس را نشان میدهد. همچنین افزایش نامنظم در میزان ماسه و کاهش نامنظم در میزان سیلت به همراه ظاهر شدن گردههای Plantago lanceolata وجود تغییرات نامنظم در سطح آب دریاچهی زریبار در نتیجهی تغییرات بارشی، سرریزهای اتفاقی دریاچه و فعالیتهای انسانی را در اواخر هولوسن نشان میدهد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77923_e60d6f2483f703a1c9e76c060b4145c0.pdf
2018-11-18
95
109
اجتماع گردههای گیاهی
اندازهی دانههای رسوبی
رسوبات دریاچهای
آب و هوای دیرینه
دریاچهی زریبار
مهران
مقصودی
maghsoud@ut.ac.ir
1
AUTHOR
منصور
جعفربیگلو
2
AUTHOR
قاسم
عزیزی
3
AUTHOR
امید
رحیمی
4
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شواهد یخچال های کواترنر پایانی در حوضه تنگوئیه سیرجان
وجود آثار یخچالی به عنوان یکی از مواریث اقلیمی کواترنر در سرزمین ایران نشان دهنده حاکم بودن یخچال ها در بخش های مختلفی از ایران در گذشته محسوب می شود. لذا با توجه به این آثار و شواهد می توان شرایط اقلیمی گذشته را بازسازی نمود. هدف از این پژوهش شناسایی شواهد یخچال های کواترنر پایانی در حوضه تنگوئیه سیرجان می باشد. نقشه های توپوگرافی، تصاویر ماهواره ای و داده های اقلیمی ابزار و داده های مورد استفاده در این پژوهش می باشند. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های ARC GIS، SURFER و GLOBAL MAPPERاستفاده شده است. شناسایی شواهد یخچال های کواترنر مشتمل بر 4 دسته از شواهد بود که عبارتند از: شاخص هـای مـورفیک، شواهد اقلیمی، شواهد ژئومورفولوژیکی و شاخص های آزمایشگاهی. با استفاده از شاخص های مـورفیک (فرم خطوط منحنی میزان بر روی نقشه های توپوگرافی) و تصاویر ماهواره ای، نواحی تحت سلطه پهنه های یخی و آثار 251 سیرک یخچالی شناسایی شد. شواهد اقلیمی نشان دهنده این است که حوضه تنگوئیه نه تنها در کواترنر حدود 9 درجه نسبت به زمان فعلی سردتر بوده بلکه بارش آن نیز نسبت به زمان حال تقریبا دوبرابر بیشتر بوده است. از طرفی سیرک های یخچالی، دره های یخچالی و یخرفت ها به عنوان مشخص ترین شواهد ژئومورفولوژیکی یخچال ها در حوضه مورد مطالعه شناسایی شدند. در نهایت شاخص های آزمایشگاهی (گرانولومتری ) به عنوان تکمیل کننده شواهد یخچال ها، وجود رسوبات یخچالی را در حوضه تنگوئیه به اثبات رسانید. همچنین با استفاده از روش رایت خط مرز برف دائمی در دوران حاکمیت یخچال ها در حوضه تنگوئیه در ارتفاع 2719 متری و به روش ارتفاع کف سیرک پورتر در ارتفاع 2714 متری تخمین زده شد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77924_a3310d1c6f762a9820342786c6c1196e.pdf
2018-11-18
111
128
یخچال
خط برف دائمی
سیرک
کواترنر پایانی
حوضه تنگوئیه
سیرجان
اسماعیل
پاریزی
1
LEAD_AUTHOR
علیرضا
تقیان
2
AUTHOR
محمدحسین
رامشت
mh.raamesht@gmail.com
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تغییرات مورفومتری تپه ماسهای با استفاده از تکنیک سنجش از دور (مطالعه موردی: جنوب شرقی عشق آباد)
بررسی پویایی و تغییرپذیری عوارض ژئومورفولوژیکی زمین بهویژه در مناطق خشک و بیابانی که به طور عمده از عوارض ماسهای پوشیده شده است، به دلیل تاثیر منفی ماسههای متحرک در زندگی مردم، اهمیت ویژهای دارد. از طرف دیگر تصاویر ماهوارهای و تکنیکهای سنجش از دور، امروزه بهدلیل هزینه و زمان کمتر مورد نیاز، همپوشانی با تصاویر قبلی و همچنین ارائه قدرت تفکیک مکانی بالا و امکان بررسی تغییرات زمانی، کاربرد گستردهای در روند-یابی این تغییرات پیدا کرده است. از آنجا که تپههای ماسهای بخش عمدهای از عوارض ژئومورفولوژیکی در مناطق بیابانی میباشند، لذا در این مطالعه تغییرات مورفومتری تپه ماسهای جنوب شرقی شهر عشقآباد، در فاصله زمانی 12 ساله از سال 2000 تا 2012 میلادی و با استفاده از تصاویر سنجنده ETM+ماهوارهی لندست 7 مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر ماهوارهای پس از تصحیحات هندسی، به سه روش نظارت شده با بیشترین شباهت، نظارت شده با کمترین فاصله از میانگین و روش نظارت نشده در نرم افزار ENVI مورد طبقهبندی قرار گرفتند. روش طبقهبندی نظارت شده با بیشترین شباهت، دقت بالاتری را در شناخت تپه ماسهای مورد نظر نسبت به دو روش دیگر ارائه داد. تصاویر طبقهبندی شده به روش نظارت شده با بیشترین شباهت پس از برش به صورت رستری وارد نرمافزار Arc-GIS شد و پس از تبدیل فرمت رستری به پلیگون، مساحت و محیط تپه ماسهای مورد مطالعه برای هر سال محاسبه گردید. نتایج نشان داد که طی 12 سال مورد مطالعه، مساحت و محیط تپه ماسهای به ترتیب کاهشی برابر با 872/42 هکتار و 307/781 متر داشته است که علت اصلی آن مربوط به طرحهای بیابانزدایی اجرا شده در قالب تاغ کاری درسالهای گذشته و همچنین زادآوری طبیعی تاغ در روی تپه ماسهای و نواحی اطراف آن بوده و اثرات مثبت طرحهای بیولوژیکی بیابانزدایی را در تثبیت تپه ماسهای نشان میدهد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77925_6b026b1fa50b2a67c9610caded8e5c17.pdf
2018-11-18
129
140
مورفومتری
تپه ماسهای
سنجش از دور
عشقآباد
رسول
ایمانی
1
LEAD_AUTHOR
مهدی
عبدالهی
2
AUTHOR
عباسعلی
ولی
3
AUTHOR
علی
آلبوعلی
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی تکتونیک فعّال در دامنه جنوبی میشوداغ
در این پژوهش، دامنه جنوبی میشوداغ در استان آذربایجانشرقی از نظر فعالیتهای نئوتکتونیکی مورد بررسی قرار گرفته است. در این زمینه، مجموعهای از روشهای توصیفی، میدانی و تحلیلی بهکار گرفته شد. برای انجام محاسبات از نقشههای توپوگرافی مقیاس 1:50000، نقشههای زمینشناسی مقیاس 1:100000 و تصویر DEM (30متر) منطقه در قالب نرمافزارهای Arc GIS و اتوکد استفاده شد. در رابطه با هدف تحقیق، سه نوع پارامتر کمّی ژئومورفیک شامل پارامترهای پنجرهای، پیوسته و گسسته مورد استفاده قرار گرفت. نسبت پهنای چارکها، نسبت جامی، نسبت مساحت چارکها و شاخص عدم تقارن حوضه آبریز از مهمترین پارامترهای حوضهای تحقیق میباشند. بخش مهمی از اطلاعات از روی نیمرخ طولی آبراهههای اصلی حاصل گردید. مهمترین این اطلاعات شامل محاسبات مربوط به نمایه گرادیان آبراهههای اصلی و نمایه انحراف از نیمرخ میباشند. شاخصهای دیگری مانند پیچ و خم جبهه کوهستان و نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره محاسبه شد. همچنین جهت تحلیل سهبعدی از منطقه، منحنیهای هیپسومتری واقعی و تئوریک برای هر یک از حوضههای مورد مطالعه ترسیم گردید. درنهایت، برای پیبردن به روند کلی تغییرات شاخصها، خط مرجعی به طول تقریبی 55 کیلومتر از ابتدا تا انتهای منطقه مورد مطالعه کشیده شد و مقادیر هر یک از شاخصها نسبت به آن به صورت نمودار ترسیم گردید. در منطقه مورد مطالعه، مهمترین شواهد جنبشهای تکتونیک فعّال، وجود پرتگاههای گسلی با ارتفاع تقریبی 10 تا 20 متر در امتداد گسلهای جوان میباشد. همچنین، وجود پشتههای مسدود کننده، اسارت رودخانه، بریدگی و تغییر محل رسوبگذاری مخروطافکنهها در جبهه کوهستان دلایل دیگری بر وجود فعالیتهای نئوتکتونیکی در منطقه میباشد. شاخصهای کمّی ژئومورفیک نتایج مطالعات میدانی را تایید میکند به طوریکه، مقادیر حداکثر نمایه گرادیان طولی و نمایه انحراف از نیمرخ، بیشتر در ارتفاعات پایینتر و تقریبا در نزدیکی خروجی حوضهها قرار دارند که این امر را میتوان به جنبشهای گسل جوان صوفیان- شبستر مرتبط ساخت. نتایج این شاخصها به همراه شاخصهای کمّی حوضه-ای، پیچ و خم جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره و همچنین تحلیل منحنیهای هیپسومتری واقعی و بیبعد نشاندهنده فعّال بودن گسلهای منطقه میباشد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77926_9311c96e2eaeceea918285b21f3e989c.pdf
2018-11-18
141
158
مورفوتکتونیک
شاخصهای ژئومورفیک
نیمرخ تعادل
میشوداغ
محمدحسین
رضائی مقدم
1
LEAD_AUTHOR
منصور
خیری زاده
2
AUTHOR
سلیمان
سرافروزه
3
AUTHOR