ORIGINAL_ARTICLE
مورفولیتولوژی توده الوند و نقش آن در مورفومتری و الگوی شبکه زهکشی
تفاوتهای موجود در سازندهای زمینشناسی ازنظر لیتولوژی (سنگشناسی) و ساختمانی، به همراه توپوگرافی و شرایط اقلیمی حاکم و تأثیر آن بر نحوه گسترش آبراههها ازجمله مواردی است که سالهاست ذهن پژوهشگران را به خود معطوف نموده است. توده نفوذی الوند، یکی از بزرگترین تودههای نفوذی در کمربند دگرگونی سنندج- سیرجان است که یکی از ویژگیهای آن، نفوذپذیری اندک آن است که در تحلیلهای ژئومورفولوژیک برای تبیین فرم و فرایندها ازجمله چهره و الگوی شبکه آبها موردتوجه است. ازآنجاکه بیشترین حجم ارتفاعات الوند را سنگهای آذرین و دگرگونی تشکیل داده، پژوهشگران بر این موضوع اتفاقنظر دارند که مقاومت موجود میان بلورهای سنگهای توده الوند در ایجاد ناهمواریها و مقاومت در برابر فرسایش حاکم در منطقه تأثیر بسزایی دارد. در مقاله حاضر سعی بر آن است که با شناسایی خصوصیات لیتولوژی منطقه و اشکال آن، نقش آن در مورفومتری و الگوی شبکه زهکشی بررسی شود. برای دستیابی به این هدف نقشههای رقومی توپوگرافی 1:50000، نقشههای زمینشناسی1:100000، مدل رقومی ارتفاعی(DEM) و همچنین تصاویرGoogle Earth استفادهشده و تعیین حدود حوضه روی آنها انجامشده است و همچنین با استفاده از لایه نوع لیتولوژی ، ترسیم شبکههای زهکشی با نرمافزار Arc Gisانجام شد. پس از مشاهدات مستقیم و غیرمستقیم، از دادههای اقلیمی و هیدرومتری ایستگاههای منطقه برای بررسی میزان بارش، تغییرات دما و ارتباط آن با ارتفاع در فرایندهای هوازدگی استفاده و با تعیین نوع لیتولوژی و تیپ اراضی در زیر حوضهها، نوع و درجه مقاومت آنها با استفاده از گزارشها و نقشههای زمینشناسی مشخص گردید. درنهایت با تلفیق نتایج حاصل از اندازهگیری و تطبیق آن با لیتولوژی منطقه، و میزان مقاومت و فرسایشپذیری ، الگو و میزان تراکم آبراههها در نقاط مختلف منطقه به دست آمد. نتایج نشان میدهند که به علت حاکمیت لیتولوژی سخت و سنگی، تیپهای ناهموار و گوناگون در قسمتهای بیشتر زیر حوضهها غلبه دارند و حساسیت پذیری کم سازندهای آذرین به فرسایش و استقرار شبکه آبراههای شاخه درختی منظقه گویای این نکته است که اختلاف عمدهای بین الگوی آبراههها و درجه تراکم آن در منطقه بهطور عمده در ویژگیهای سنگشناسی و مقاومت آن وجود دارد که به همراه شرایط آبوهوایی چشماندازها و الگوی شبکه زهکشی منطقه را ایجاد کردهاند.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_77999_cdd27c0b66f20d9a50281f954195172a.pdf
2018-11-18
1
16
مورفولیتولوژی
توده الوند
شبکه زهکشی
سیاوش
شایان
1
دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
مجتبی
یمانی
myamani@ut.ac.ir
2
دانشگاه تهران
AUTHOR
منیژه
یادگاری
3
دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی وضعیت بیابانزایی با مدل IMDPA در بیابانهای ساحلی (مطالعه موردی: منطقه شمیل -تخت، استان هرمزگان)
از مهمترین چالشهای بشر در قرن حاضر در ابعاد گوناگون بیابانزایی بوده که از آن تحت عنوان تخریب اراضی نهتنها در مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمهمرطوب بلکه در مناطق مختلف و بهویژه در کشورهای درحالتوسعه یاد میشود. مناسبترین روش برای بررسی عوامل مؤثر در تخریب اراضی و شدت بیابانزایی ازنظر متخصصان استفاده از مدلهای ارزیابی بیابانزایی میباشد. بهمنظور ارائه یک مدل منطقهای و ارزیابی کمی وضعیت فعلی بیابانزایی محدودهای با وسعت 80800 هکتار در بخش شمیل -تخت استان هرمزگان در نظر گرفته شد. برای این منظور پس از بررسی و ارزیابیهای اولیه، چهار معیار اقلیم، آب، خاک و فرسایش بادی با شاخصهای مربوطه در نظر گرفته شد. برای هر معیار، مهمترین شاخصهای مؤثر در کیفیت آن معیار، بررسی و با شیوه IMDPA وزندهی انجام شد و با محاسبه میانگین هندسی شاخصها و بهرهگیری از نرمافزار 9.3,Arc Gis نقشههای مربوطه به وضعیت هر معیار تهیه شد. در انتها از میانگین هندسی معیارها، نقشه شدت بیابانزایی منطقه به دست آمد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان میدهد کل منطقه ازنظر درجه بیابانزایی در کلاس متوسط قرار دارد. از بین معیارهای مورد بررسی، معیار اقلیم باارزش عددی 8/2 بالاترین درصد وزنی را به خود اختصاص داده است و از بین شاخصهای مورد بررسی شاخص خشکسالی باارزش عددی 35/3، و بعدازآن شاخص خشکی، بافت خاک، درصد پوششزنده و غیرزنده در سطح خاک، مقدار بارش سالانه، شدت فرسایش بادی و افت آب بیشترین درصد وزنی را به خود اختصاص دادهاند. شدت بیابانزایی برای کل منطقه باارزش عددی 9/1 تا 3/2 برآورد شده است.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78000_3e5b18105dad418df39c08f29f52cbd5.pdf
2018-11-18
17
30
ارزیابی
بیابانزایی
شمیل -تخت
IMDPA
حمید
غلامی
1
دانشگاه هرمزگان
LEAD_AUTHOR
سیده مهدخت
موسوی
2
دانشگاه هرمزگان
AUTHOR
غلامرضا
زهتابیان
3
دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدلسازی سطوح مختلف رطوبت خاک سطحی در گسترهی دادههای حرارتی و انعکاسی
رطوبت خاک یکی از مهمترین متغیرهای محیطی است و شناخت تغییرات مکانی و زمانی آن، بینش ارزشمندی را در مطالعۀ مراحل مختلف هیدرولوژیکی و مدلهای آب و هوایی به همراه دارد. هدف از پژوهش، دسترسی به پایگاههای دور یا بیرون از دستِ رطوبت خاک در مناطق خشک و نیمهخشک است. دادههای ماهوارهای لندست8 در منطقهی خشک و نیمهخشکی از استان خراسان رضوی تهیه و پس از آمادهسازی و پیشپردازش، به همراه مقادیر محاسبهشدهی چندین نمایهی طیفی، تجزیهی مؤلفههای اصلی و تبدیل دادهی تسلدکپ، بهعنوان متغیرهای پیشبینی کننده، مورداستفاده قرار گرفتند. به روشِ آمار مکانی شاخص مورانز توأم با شاخص خوشهبندی حداقل- حداکثر، همبستگی جغرافیایی دادهها بررسی شد. همبستهترین متغیرها نیز به روش رگرسیون اکتشافی و روش همبستگی دومتغیره، با محاسبهی عامل تورم واریانس، ضریب پیرسون و ضریب تعیین، در سه سطحِ رطوبتیِ مساوی یا بیشتر از 5%، 4 تا 5 درصد و مساوی یا کمتر از 4%، مشخص شدند. پیریزی توابعِ تخمین رطوبت سطحی خاک نیز، با هفت روشِ رگرسیون حداقل مربعات جزئی (PLSR)، رگرسیونچندگانهیِ گامبهگام، رگرسیونچندگانهیِ پس حذفرو، رگرسیونچندگانهیِ پیشرو، رگرسیونچندگانهیِ وارد شونده، رگرسیونچندگانهیِ عزل و آزمونِ اعتبار متقاطعِ درختی (M5P) انجام گرفت. 188 نمونه خاک همزمان با گذر ماهواره از منطقه برداشت و 25 درصدِ آنها با انتخاب تصادفی، در مرحله اعتبارسنجی استفاده شدند. بررسی دقت توابع و معرفی دقیقترین مدلها، با محاسبهی 5 معیارخطاسنجی انجام شد که نتایج حاصل از مقایسهی آمارههای خطاسنجی در گام نهایی، به معرفی سه مدل برای سه سطح رطوبتیِ موردنظر ختم گردید. نتایج نشان دادند که تصاویر ماهواره، توانایی مناسبی برای تخمین رطوبت سطحی خاکدارند و مدلهای معرفیشده، از ضریب همبستگیِ مناسبِ بیشتر از 5/0 (504/0 تا 618/0) برخوردارند. نتایج اعتبارسنجی مدل نیز نشان داد که روش تحقیق از دقت مناسبی (425/1 تا 585/0 RMSE=، و خطای نسبیِ 5 درصد)، در تخمین رطوبت سطحی خاک برخوردار است. میانگین خطای اریب در مدلهای معرفیشده غالباً کمتر از یک است، بااینوجود مقدار این آماره تمایل به بیش برآوری را در مدل معرفیشده برای سطح رطوبتیِ 5%≤ و تمایل به کم برآوری را برای دو مدل معرفیشدهی دیگر نشان میدهد. نسبت انحراف کارایی مدلها (RPD) نیز با احتسابِ انحراف معیارِ (158/1 تا 221/0SD=)، 38/0 تا 93/0 برآورد شد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78001_26c4ebb1427a5653c0c8ee48cd9488b7.pdf
2018-11-18
31
49
هیدرولوژی
خشک و نیمهخشک
سنجشازدور
شاخصهای طیفی
سبزوار
ابوالقاسم
دادرسی سبزوار
1
دانشگاه شهید چمران اهواز
LEAD_AUTHOR
علی محمد
آخوندعلی
2
دانشگاه شهید چمران اهواز
AUTHOR
فریدون
رادمنش
3
دانشگاه شهید چمران اهواز
AUTHOR
علی اکبر
نوروزی
4
پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری کشور
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی تکتونیک فعال ازبک کوه در شمال طبس، ایران مرکزی
منطقه ازبککوه در ایرانمرکزی در پهنه گسلی کلمرد قرار دارد. گسل کلمرد یکی از گسلهای مهم بنیادی ایران مرکزی به شمار میرود که در کواترنری نیز فعال میباشد. کوههای ازبککوه در قسمتهای شرقی تحت تأثیر پهنه گسلی کلمرد قرارگرفتهاند. همانطور که ذکر شد گسل کلمرد در شرق ایران بهعنوان یک گسل کواترنری در نظر گرفته میشود و آخرین حرکات این گسل را به عهد حاضر نسبت دادهاند، بنابراین برآورد شاخصهای مورفومتری بهمنظور شناسایی تأثیر تکتونیک فعال آن بر تکامل تکتونیکی حوضههای زهکشی ضروری به نظر میرسد. لذا در این مطالعه به تجزیهوتحلیل 6 شاخص مورفوتکتونیکی مهم نظیر گرادیان طولی رودخانه، عدم تقارن حوضه زهکشی، انتگرال هیپسومتریک، شکل حوضه زهکشی، نسبت عرض کف به ارتفاع دره و پیشانی کوهستان پرداختهشده است. برای تشکیل حوضهها بر روی منطقه موردمطالعه از نرمافزار Arc Hydro (از افزونههای نرمافزار Arc GIS) بر پایه دادههای حاصل از مدل رقومی ارتفاعی استفادهشده است، سپس 6 شاخص مورفوتکتونیکی بر روی هر یک از حوضهها موردمحاسبه و ردهبندی قرارگرفته است. درنهایت، شاخص تکتونیک فعال(Iat) محاسبه گردیده که بر اساس آن ازبککوه به 4 رده فعالیت تکتونیکی بسیار بالا، بالا، متوسط و پایین ردهبندی گردیده است. بر اساس شاخص IAT کمتر از 5 درصد از محدوده موردمطالعه، فعالیت تکتونیکی بسیار بالا نشان میدهند، 27 درصد از منطقه موردمطالعه فعالیت تکتونیکی بالا، 50 درصد فعالیت تکتونیکی متوسط و حدود 20 درصد هم فعالیت تکتونیکی پایین را نشان میدهند. در گستره مطالعاتی بیشترین سطح فعالیت تکتونیکی در بخش شرقی ازبککوه مرتبط با فعالیت گسل کلمرد در نظر گرفتهشده است. در بخش غربی نیز سطح فعالیت تکتونیکی بالا تا متوسط بوده که نشانگر عملکرد پهنه گسلی غرب ازبککوه میباشد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78002_cb63a56106b025861c69dca207356ab8.pdf
2018-11-18
50
69
تکتونیک فعال
شاخصهای مورفومتری
گسل کلمرد
ازبککوه
ایران مرکزی
محمد
مؤمنی طارمسری
1
دانشگاه خوارزمی
LEAD_AUTHOR
مریم
ده بزرگی
mdehbozorgy7@gmail.com
2
دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
علی
یساقی
3
دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
رضا
نوزعیم
4
دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل هیدروژئومورفولوژیک آبخوان کارستی چشمه ساسان-دشت ارژن فارس
در دو دهه اخیر حفاظت و مدیریت صحیح منابع آب موجود در آبخوانهای کارستی، به دلیل اهمیت ویژه آنها در تامین آب شرب، مورد توجه بسیار بوده است. چشمه ساسان در جنوب غرب استان فارس، در سمت راست رودخانه شاپور و در قاعده سازند آسماری-جهرم ظاهر شده است. آب این چشمه در شهرستان کازرون در زمینه اقتصاد کشاورزی و تامین آب منطقه بخصوص شهر بوشهر از اهمیت زیادی برخوردار است. در این تحقیق به منظور طبقه بندی آبخوان کارستی و شبیه سازی منحنی فروکش آبدهی و تخمین حجم آب ذخیره شده در بخش اشباع و غیر اشباع آبخوان کارستی از روش مانجین استفاده شد. نتایج نشان دهنده شیب ملایم منحنی فروکش و ذخیره دینامیکی زیاد که کمتر تحت تاثیر بارش قرار می گیرد است. از نظر طبقهبندی مانجین، سیستم آبخوان کارستی منطقه نشتی، دارای عمق زیاد و درز و شکاف فراوان بصورت جزء یا تماما در زیر رسوبات با نفوذپذیری کم محصور شده است. روش مانجین هماهنگی نسبتاً خوبی در شبیه سازی مقادیر دبی های دوره فروکش طی سالهای مختلف دارد و حداکثر درصد خطای روش مانجین در برآورد حجم آب ذخیره شده در آبخوان کارستی برابر با 51/5 درصد می باشد. بطور متوسط حدود 75 درصد از کل حجم آب ذخیره شده سالانه در آبخوان مربوط به بخش ذخیره اشباع (جریان پایه) و بقیه مربوط به غیراشباع (جریان سریع) است. در این آبخوان کارستی، شبکه کارستی بخوبی توسعه نیافته است و سیستم از نوع افشان است. با توجه به اینکه عمدتا منطقه از آهک تشکیل شده است اشکال کارستیک در منطقه توسعه یافته اند که نقش مهمی در جذب نزولات جوی و نفوذ آب دارند و در نهایت با توجه به قرار گیری چشمه ساسان در سازند آسماری-جهرم و حجم آب، کارست زایی در قسمت های پایین دست، به صورت انواع لاپیه ها نمایان می شود.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78003_7d1f46e1260afc77deed4bf359902606.pdf
2018-11-18
70
83
چشمه ساسان
آبخوان کارستی
روش مانجین
شبیه سازی منحنی فروکش
طبقه بندی آبخوان
سید موسی
حسینی
1
دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
مهران
مقصودی
maghsoud@ut.ac.ir
2
دانشگاه تهران
AUTHOR
ابوالقاسم
گورابی
goorabi@ut.ac.ir
3
دانشگاه تهران
AUTHOR
هاجر
قدیری
4
دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدلسازی ناپایداری دامنه ای در حوضه آبریز تسوج با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیائی (GIS)
ناپایداری دامنهای باعث ایجاد خسارات هنگفت اقتصادی و تلفات انسانی در سطح جهان میشوند. تهیه نقشه احتمال ریسک و تعیین مناطق مستعد وقوع آنها،یکی از راههای آمادگی بهمنظور کاهش تأثیرات آتی چنین وقایع پرمخاطره محسوب میشود.هدف از این تحقیق، بررسی میزان حساسیت و تعیین احتمال وقوع ناپایداری دامنهای در حوضه آبریز تسوج میباشد.بدین منظور، از مدل فرآیندیSINMAP < /span>در محیط نرمافزاریGISو با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی زمین(DEM) مستخرج از نقشههای توپوگرافی مقیاس1:25000استفادهشده است.نتایج حاصل از اجرای مدل نشان داد که احتمال وقوع ناپایداری در منطقه نسبتاً بالا میباشد. واسنجی شبیهسازی از طریق مقایسه نتایج حاصله با دادههای مشاهدهی در قالب نتایج تفسیر عکسهای هوایی و مشاهدات صحرائی نشان داد که نتایج حاصل از شبیهسازی مدل با ضریب اطمینان بالائی قابلقبول است. همچنین، همپوشانی نتایج حاصل از مدل با نقشههای شیب و لیتولوژی منطقه نشان داد که زمینلغزشهای منطقه عمدتاً نیز در روی سازندهای زمینشناسی ماسهسنگ، شیل و مارن و در شیبهای 20-50 درصد رخ دادهاند. گسترش سازندهای حساس به فرسایش و تأثیر فعالیتهای تکتونیکی بر آنها باعث شده تا حجم وسیعی از مواد واریزهای در دامنهها تشکیلشده و به علت شیب بالای حوضه و فقر پوشش گیاهی آن شاهد حرکات تودهای فعال در این ناحیه باشیم. بطوریکه انتقال این مواد سالانه خسارات هنگفتی به سازههای هیدرولوژیکی موجود در عرصه آبخوان تسوج وارد میسازد. با توجه به تطابق و همخوانی مطلوب نتایج مدل با مشاهدات صحرائی پیشنهاد میگردد تا مطالعات مشابهی برای تعیین مناطق دارای ریسک بالای ناپایداری دامنهای قبل از شروع عملیات سازهای مخصوصاً در مناطق ناهموار صورت گیرد. این امر میتواند خسارات ناشی از انتقال رسوب به این سازهها را کاهش داده و عمر مفید آنها را افزایش دهد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78004_054ae30d16944c64f735d02fe77d7176.pdf
2018-11-18
84
96
ناپایداری دامنهای
مدل SINMAP
حوضه آبریز تسوج
زمینلغزش
جمشید
یاراحمدی
1
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجانشرقی
LEAD_AUTHOR
شهرام
روستائی
roostaei@tabriz.ac.ir
2
دانشگاه تبریز
AUTHOR
مالک
رفیعی
3
تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجانشرقی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تغییرات پلان فرم و شعاع قوسهای مئاندر رودخانه گاماسیاب با استفاده از روش آماری از سال 1334 تا 1389
رودخانه گاماسیاب یکی از رودخانههای بزرگ در استان کرمانشاه است که دچار تغییرات زیادی در پلان فرم شده است. این تحقیق با استفاده از روش تاریخی به بررسی تغییرات اندازه شعاع قوسهای مئاندر رودخانه گاماسیاب و رابطه آن با تغییرات پلان فرم پرداخته است. در این مطالعه از عکسهای هوایی سالهای 1334، 1348، 1382 و تصاویر ماهوارهای ETM لندست سال 1360 و تصاویر ماهواره IRS سال 1389 استفادهشده است. با مختصات دار کردن عکسهای هوایی در نرمافزار ARC MAP < /span> بر اساس نقشههای 25000/1 مسیر رودخانه دیجیت و رودخانه به 12 بازه تقسیمشده است با استفاده از نرمافزار Autocad شعاع قوسها مئاندرهای رودخانه در 5 دوره متوالی اندازهگیری شده است. مقادیر شعاع در نرمافزار HYFA برازش دادهشده است. نتایج نشان داد که بهترین توزیع ، توزیع گامبل است. رابطه همبستگی بین دادههای شعاع در سالهای متوالی نشان داد که ضریب همبستگی بین مقادیر شعاعهای رودخانه در سالهای 1334 با 1348(738/0= (r، ضریب همبستگی بین مقادیر شعاعهای رودخانه در سالهای 1334 با 1360(257/0= r(، ضریب همبستگی بین مقادیر شعاعهای رودخانه در سالهای 1334 با 1382(054/0-= (r و ضریب همبستگی بین مقادیر شعاعهای رودخانه در سالهای 1334 با 1389(070/0-= (r میباشد. انجام آزمون آماری تی تست برای دادههای شعاع در 5 دوره متوالی نشان داد که اختلاف معنیداری بین مقادیر شعاع در سالهای1334 ،1348و 1360 وجود ندارد ولی اختلاف معنیداری بین این مقادیر با مقادیر شعاع در سال 1382 و 1389 وجود دارد. نتایج نشان داد که تغییرات پلان فرم رودخانه گاماسیاب از الگوی مئاندری به الگوی گیسویی و الگوی رودخانههای بههمپیچیده در سالهای اخیر دلیل تغییر اندازه شعاع رودخانه ، حذف قوسهای مئاندر و کاهش رابطه همبستگی بین دادههای شعاع میباشد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78005_30a2c75637eeda4ad9d4479e69db3369.pdf
2018-11-18
97
111
عکسهای هوایی
تصاویر ماهوارهای
شعاع قوس
رابطه همبستگی
آزمون تی تست
رودخانه گاماسیاب
نوشین
پیروزی نژاد
1
دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
سجاد
پیروزی نژاد
2
دانشگاه ساری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
آلومتری پارامترهای هندسی رودخانه دالکی و نقش آن در توسعه، تحول و تکامل مآندرهای دشت ارژن
رودخانههای طبیعی تحت تأثیر عوامل و متغیرهای مختلف، پیوسته ازنظر ابعاد، شکل، راستا و الگو در حال تغییرند. رودخانه ازنظر ژئومورفیک بیتردید پدیدهای پویاست و شواهد مورفولوژیک زمینشناسی حاکی از آن است که بیشتر رودخانهها در معرض تغییرات مستمر قرار دارند .در این پژوهش مورفولوژی رودخانه دالکی در استانهای فارس و بوشهر با مقایسه زمانی – مکانی موردبررسی قرارگرفته است، لذا با توجه به ویژگیهای منحصربهفرد این رودخانه و فراوانی مئاندرهای تشکیلشده در طول مسیر رودخانه دالکی تصمیم گرفته شد با استفاده از تکنیکهای سنجشازدور و GIS در یک بازه زمانی 38 ساله و دادههایی شامل نقشههای توپوگرافی 50000/1، 250000/1 و تصاویر ماهوارهای لندست سنجنده های MSS و OLI تغییرات رودخانه موردبررسی قرار گیرد. ابتدا تصاویر ماهوارهای در نرمافزار ArcGIS رقومی گردید و مسیر رودخانه به 4 بخش تقسیم شد و بهوسیله برازش دایرههای مماس بر قوس پارامترهای هندسی رودخانه مانند ضریب خمیدگی، شعاع نسبی، طولموج، زاویه مرکزی، طول خط مرکزی و میانگین شعاع دایره محاسبه و تغییرات به وجود آمده در 4 بخش در طول مسیر رودخانه با توجه به شکل و الگوی رودخانه مورد مقایسه قرارگرفته است. با مقایسه پارامترهای هندسی بهدستآمده در بخشهای موردمطالعه نتیجه این شد که ضریب پیچشی درتمام بخشها افزایش داشته بهگونهای که در بخش 4، رودﺧﺎﻧﻪ در حال گذر از حالت پیچانرودی به سمت حالت پیچانرودی شدید و ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺿﺮﻳﺐ ﭘﻴﭽﺸﻲ از 84/1 ﺑﻪ 96/1 افزایش پیداکرده اﺳﺖ. بخشهای 2،1و3 این رودخانه ازنظر توسعه پیچانرودی در رده پیچانرودی زیاد توسعهیافته قرار دارد و بخش 4 در رده رودخانه شاخ گاوی قرار دارد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78006_3bce25f389be7bca25badc309c968a5b.pdf
2018-11-18
112
126
آلومتری
رودخانه
دالکی
پارامترهای هندسی
تغییرات رودخانه
مصطفی
خبازی
1
دانشگاه شهید باهنر کرمان
LEAD_AUTHOR
علی
علیایی
2
دانشگاه آزاد، واحد یزد
AUTHOR
علی
المدرسی
3
دانشگاه آزاد، واحد یزد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تغییرات مکانی فرسایشپذیری خاک و عوامل مؤثر بر آن در بالادست سد سیوند
فرسایشپذیری خاک یکی از عوامل مهم در تخمین درست مقدار فرسایش خاک و ارائه راهکارهای مبارزه با این پدیده است. اهداف این مطالعه، اندازهگیری واقعی مقدار فرسایشپذیری خاک ؛ مقایسه مقدار واقعی فرسایشپذیری با مقدار برآوردی توسط رابطهی ویشمایر و اسمیت (1978)؛ و تهیه نقشه تغییرات مکانی فرسایشپذیری و پارامترهای مؤثر بر آن در منطقه بالادست سد سیوند واقع در استان فارس بود. برای این منظور،40 کرت استاندارد درشیبهای 9% ایجاد و در طی یک سال مقدار هدر رفت خاکها حاصل از 4 رخداد بارندگی در این کرتها اندازهگیری شد. میانگین سالانه شاخص فرسایندگی از رابطهی اصلاحشده فورنیه محاسبه شد. نقشهها با استفاده از روش زمینآماری کریجینگ و در محیط GIS ترسیم گردید. نتایج نشان داد که میانگین مقدار هدر رفت خاک در کرتها t ha−1 ya-1 8/5 و میانگین شاخص فرسایندگی باران MJ mm ha-1 h-1ya-1 7/255 بود. میانگین فرسایشپذیری اندازهگیری شده در کرتهای آزمایشی و برآوردی با استفاده از رابطهی ویشمایر و اسمیت به ترتیب t h MJ−1 014/0 و t h MJ−1030/0 شد که بر اساس، رابطهی ویشمایر و اسمیت در برآورد فرسایشپذیری بهطور میانگین مقدار این فاکتور را 2 برابر بیشتر از مقدار اندازهگیری شده تخمین میزند. برای هر دو فرسایشپذیری اندازهگیری شده و برآورد شده مدل سمیواریوگرام نمائی با دامنه تأثیر به ترتیب 3399 و 5439 متر بهترین برازش را داشت. درحالیکه برای خصوصیات مادهآلی، کربنات کلسیم معادل، پایداری خاکدانهها و نفوذپذیری که بیشترین همبستگی را با فرسایشپذیری واقعی داشتند، مدل کروی واریوگرام بهترین توصیف را داشت. نقشههای پهنهبندی نشان داد که مقدار فرسایشپذیری از قسمتهای مرکزی و مسطح منطقه که تحت کشت گیاهان پوششی قرار دارد به سمت نواحی مرتفع حاشیهای که فاقد پوشش گیاهی مناسب است افزایش مییابد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78007_b6c3231b6b2acb7e7f7166166eebb62e.pdf
2018-11-18
127
142
کریجینگ
شاخص فورنیه
فرسایندگی
فرسایشپذیری
یاسر
استواری
yaser.ostovary@gmail.com
1
دانشگاه شهرکرد
AUTHOR
شجاع
قربانی دشتکی
2
دانشگاه شهرکرد
LEAD_AUTHOR
حسینعلی
بهرامی
3
دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
مهدی
نادری
4
دانشگاه شهرکرد
AUTHOR
مژگان
عباسی
5
دانشگاه شهرکرد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اندازه پیکسلها در مدل رقومی ارتفاع و ارتباط آن با پارامترهای ژئومورفومتری در دشت-سرها (مطالعه موردی جنوب شرقی یزد )
ژئومورفومتری بهعنوان یک علم نوین در حوزه ژئومورفولوژی کمی میباشد که تلفیقی از علم ژئومورفولوژی با علم ریاضی و کامپیوتر میباشد. ازآنجاکه محاسبات ژئومورفومتری بر روی مدل رقومی ارتفاعی انجام میگیرد ابعاد پیکسل مدل رقومی ارتفاعی تأثیر قابلتوجهی بر روی مقادیر پارامترهای ژئومورفومتری دارد. از طرفی این پارامترها تابعی از تغییرات توپوگرافی میباشد. دشتسرهای مناطق بیابانی را میتوان بر مبنای وضعیت توپوگرافی طبقهبندی نمود. در این مطالعه اقدام به بررسی تأثیر تغییرات اندازه پیکسل مدل رقومی ارتفاعی بر روی مقادیر پارامترهای ژئومورفومتری گردیده است. بدین منظور ابتدا مدل رقومی ارتفاعی با ابعاد مختلف تهیه شد. سپس نقشه تمامی پارامترهای ژئومورفومتری ساخته شد. نقشهای مشتمل بر2000 نقطه بهصورت تصادفی تهیه گردید و مقادیر پارامترهای ژئومورفومتری در محل این نقاط استخراج و مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفت. در این مطالعه از آزمونهای دانکن در کنار تجزیه واریانس بهمنظور بررسی تغییرات استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داده در بین پارامترهای ژئومورفومتری، تنها انحنای کل در دشتسر آپانداژ و پوشیده در یک گروه بوده و در بقیه پارامترها و سایزها در دشتسرها دارای اختلاف معنیدار در سطح 5 درصد میباشد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78008_fd1aeaf5aa06f106c15f292d6d5175f8.pdf
2018-11-18
143
152
پارامترهای مورفومتری
آزمون دانکن
تیپهای دشتسر
تجزیه واریانس
مهدی
تازه
1
دانشگاه اردکان، یزد
LEAD_AUTHOR
مریم
اسدی
2
دانشگاه اردکان، یزد
AUTHOR
مجید
صادقی نیا
3
دانشگاه اردکان، یزد
AUTHOR
سعیده
کلانتری
4
دانشگاه اردکان، یزد
AUTHOR
زهره
زهیری
5
دانشگاه اردکان، یزد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
محاسبهی بعد فرکتال در حوضههای زهکشی و رابطهی آن با برخی خصوصیات ژئوموفولوژیکی حوضه (مطالعه موردی:حوضههای آبریز شمال تهران)
آبراههها مسیرهای شاخهای کاتورهای هستند که پخش آب را بر روی سطح ناهموار زمین میسر میسازند. بسته به خواص ژئومورفولوژیکی و توپوگرافی منطقه، آبراههها خواص جهانشمول آماری بخصوصی از خود نشان میدهند. این خواص جهانشمول در خصوصیات آماری و فرکتالی شکل ظاهری این آبراههها کدگذاری میگردند. در این مقاله مقدار بعد فرکتالی برای آبراهههای شمال تهران، همچنین مورفولوژی آبراههها و حوضههای آبریز با اندازهگیری کمیتهای مختلفی از قبیل: انتگرال هیپسومتریک، نسبت کشیدگی، شاخص رودخانه اصلی و میزان پیچ وخم جبهه کوهستان مورد تحلیل قرارگرفته است. برای این منظور دادههای موردنیاز در محیط GIS و نرمافزار Arc Map < /span>وارد شدند، و از نرمافزار Spss نیز برای تحلیلهای آماری استفاده شد. نهایتاً روابط همبستگی و رگرسیونی بین برخی خصوصیات مورفولوژیکی و بعد فرکتال محاسبه گردید. نتایج نشان داد که روابط معنیداری بین این متغیرهای مورفولوژیکی و بعد فرکتال شبکهی زهکشی در زیرحوضههای مورد مطالعه وجود دارد. نتایج بررسیها نشان داد که بعد فرکتال شبکهی زهکشی زیرحوضههای موردبررسی از روش سیستم شمارشی و ضرایب هورتون، با حداقل بعد فرکتال در زیرحوضه دره چشمه یورد و حداکثر آن در زیرحوضه ولنجک، دارای میانگین بعد 128/1 برای تمامی زیرحوضهها میباشد. بررسی شاخص انتگرال هیپسومتریک نیز نشان داد که همهی زیرحوضهها دارای توپوگرافی جوان و پستیوبلندی زیادی هستند.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78009_83e6d475bb93a28cf841006fe87c6f60.pdf
2018-11-18
153
167
بعد فرکتال
شبکه زهکشی
توپوگرافی
خواص هندسی حوضهها
تهران
امیر
کرم
1
دانشگاه خوارزمی
LEAD_AUTHOR
میترا
صابری
2
دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تغییرات خط ساحلی با استفاده از روش پلی گون تغییرات محدودۀ موردمطالعه : قاعده دلتای سفیدرود
مدیریت پایدار سواحل مستلزم آگاهی از روند تغییرات خط ساحلی است و آشکارسازی تغییرات خط ساحلی میتواند در شناسایی و تجزیهوتحلیل میزان جابجایی خطوط ساحلی کمک نماید. هدف از این تحقیق بررسی تغییرات خط ساحلی قاعده دلتای سفیدرود با استفاده از روش پلی گون تغییرات طی شش دهه گذشته میباشد. برای دستیابی به این هدف، اطلاعات دبی و رسوب سفیدرود، باد و نوسانات تراز آب به همراه عکس هوایی1955 به مقیاس 55000/1، تصاویر ماهوارهای TM سال 1989ماهواره لندست و تصویر 2014 ماهواره اسپات از نرمافزار گوگل ارث بهعنوان ابزار و دادههای اصلی پژوهش بهره گرفتهشده است. روش کار استفاده از پلی گون تغییرات در سنجش میزان تغییرات خطوط ساحلی در سه مقطع زمانی میباشد. در این تحقیق ابتدا عکس هوایی سال 1955 با روش تصویر به تصویر و با مشخص نمودن نقاط نظیر تصویر گوگل ارث سال 2014، در نرمافزار ENVI زمین مرجع شد. سپس با تفسیر بصری، خط ساحلی در عکس هوایی و تصویر سال 2014 ترسیم شدند. اما با توجه به ماهیت رقومی تصویر سال 1989، جهت بارز سازی تصویر مذکور با اجرای شاخص NDVI و محاسبه پیکسلهای کوچکتر از صفر، منابع آبی محدوده موردمطالعه مشخص شد و در محیط ArcGIS خط ساحلی فوقالذکر استخراج گردید تا در ادامه تصاویر بهصورت زوجی تجزیهوتحلیل شوند. نتایج نشان میدهد که نوسان تراز آب دریای خزر، شدت و ضعف آورد رسوب از رودخانه سفیدرود در مقاطع زمانی مختلف و انجام عملیات شاس طی سالهای 1998-1981 از عوامل اصلی ایجاد تغییر در قاعده دلتای سفیدرود میباشد. همچنین نرخ مثبت تغییرات طول خط ساحلی در روش پلی گون تغییرات، از ادامه روند دلتاسازی سفیدرود طی 60 سال اخیر حکایت دارد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78010_cddf0dc07c34b1d747ece7717f8ed495.pdf
2018-11-18
168
180
دریای خزر
خط ساحلی
دلتای سفیدرود
پلی گون تغییرات
قاسم
لرستانی
1
دانشگاه مازندران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کاربرد روش بازنمونهگیری بوت استرپ و تصمیمگیری چند معیاره در اولویتبندی پتانسیل سیلخیزی
جامعه انسانی و گستره طبیعی بهطور فزایندهای به مناطق آسیبپذیر در مقابل بلایای طبیعی مانند سیل تبدیلشدهاند. این وضعیت در دو دهه گذشته بهویژه در استان گلستان بهخصوص حوضه آبخیز قورچای که یکی از مهمترین مناطق سیلخیز استان که در چند سال گذشته سیلهای مخرب و ویرانگری به وقوع پیوسته است، تشدید شده است. با توجه به منابع محدود مالی، اولویتبندی مکانی اجرای پروژههای آبخیزداری در مناطق با پتانسیل سیلخیزی بالاتر سبب افزایش حداکثری نتایج میشود. ازآنجاکه پارامترهای متعدد کمی و کیفی بر پتانسیل سیلخیزی تأثیرگذار هستند و بعضاً متضاد با یکدیگر، انتخاب مناطق حساس دشوار و پیچیده میباشد. از طرف دیگر با توجه به عدم قطعیت در تصمیمگیری به دلیل خطای موجود در دقت دادههای پایه و نظرات متضاد کارشناسی، برای بررسی اهمیت نسبی معیارها و زیرمعیارها یک فرایند دومرحلهای برای حل مسئله ارائهشده است. در الگوریتم پیشنهادی ابتدا با روش بردار ویژه و آنتروپی اهمیت نسبی معیارها تعیین سپس روش بازنمونهگیری بوت استرپ بهمنظور بهروزرسانی ماتریس اولیه با توجه به وزنهای اولیه محاسبهشده استفاده گردید. سپس ماتریس تشکیلشده با روش ویکور بیوزن شده و مناطق بحرانی ازنظر پتانسیل سیلخیزی اولویتبندی شد. مزیت روش ویکور نسبت به سایر روشهای تصمیمگیری چند متغیره استفاده از دادههای خام در سطح زیر معیارها و بدون در نظر گرفتن نظرات کارشناسی است.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78011_fb38dd2942c6746ab9392ea7ded5c1e7.pdf
2018-11-18
181
196
آنتروپی
پتانسیل سیلخیزی
حوضه آبخیز قورچای
ویکور
حامد
روحانی
1
دانشگاه گنبدکاووس
LEAD_AUTHOR
امین
محمدی استادکلایه
2
دانشگاه گنبدکاووس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کاربرد شاخصهای کمی ژئومورفومتریک در شناسایی پهنههای مستعد زمینلغزش با استفاده از مدل SVM (مطالعه موردی: آزادراه خرمآباد – پلزال)
شناخت و نحوه پراکنش فضایی لندفرمی بهمنظور درک و ارزیابی تحول آنها، مطالعات پایداری دامنهای و برنامهریزی منطقهای آنها در آینده، از نیازهای اساسی در علم ژئومورفولوژی کاربردی است. اهمیت مطالعه لندفرمها به حدی است که امروزه موضوع مطالعه ژئومورفومتری بهعنوان زیررشتهای از ژئومورفولوژی ارائه میشود. ژئومورفومتری به اندازهگیری کمی سطوح و لندفرمها بر اساس تغییرات ارتفاعی تحت تأثیر تابع فاصله میپردازد. شاخصهای ژئومورفومتریک ویژگیهای شکل عوارض زمینی را بهصورت کمی بیان میدارند. این تحقیق با تأکید بر استفاده از شاخصهای ژئومورفومتریک و الگوریتم SVM به شناسایی سطوح مستعد زمینلغزش در آزادراه خرمآباد – پلزال بهعنوان یکی از راههای ارتباطی مهم کشور میپردازد. شاخصهای مورداستفاده شامل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، وضعیت گسلها، شبکه زهکشی و کاربری اراضی است که به همراه شاخصهای ژئومورفومتریک شامل انحنای پروفیل، انحنای پلان و انحنای کلی با استفاده از رویکرد هوش مصنوعی و توابع خطی و چندجملهای الگوریتم SVM در شناسایی سطوح مستعد لغزش استفادهشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد استفاده از شاخصهای ژئومورفومتریک، انحنای پلان، پروفیل و کلی توانسته ویژگیهای شکلی سطوح را بهصورت کمی مشخص نماید و درنتیجه نقش مهمی در افزایش دقت شناسایی سطوح مستعد لغزش داشته است. با توجه به بههمریختگی و زبری سطوح لغزشی شاخصهای ژئومرفومتریک کارایی خوبی در شناسایی پهنههای لغزشی داشتهاند. ارزیابی دقت با استفاده از دادههای پیمایش زمینی ضمن تأکید این مطلب نشان میدهد تابع چندجملهای در شناسایی سطوح مستعد لغزش، دقت بیشتری نسبت به تابع خطی الگوریتم SVM داشته است که علت آن میتواند رفتار غیرخطی وقوع لغزش در منطقه مطالعاتی است و بنابراین تابع غیرخطی الگوریتم بهتر توانسته احتمال وقوع لغزش را مشخص نماید.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78012_c86ad3528f53d55c3674420f53d36b22.pdf
2018-11-18
197
213
ژئومورفومتری
زمینلغزش
انحناء سطح
الگوریتم SVM
آزادراه خرمآباد– پل زال
علی
احمدآبادی
1
دانشگاه خوارزمی
LEAD_AUTHOR
مریم
رحمتی
2
دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پهنهبندی خطر زمینلغزش با استفاده از مدلANP(مطالعه موردی: حوضه پیوهژن دامنه جنوبی بینالود)
رخدادهای طبیعی فرآیندهای پیچیدهای هستند که بر تمامی بخشهای کره زمین تأثیرگذارند که دراینبین زمینلغزش بهعنوان یکی از مهمترین معضلات جهانی باعث خسارات عدیدهای به مناطق مسکونی، جادهها، زمینهای کشاورزی و... میگردد که با شناسایی عوامل مؤثر در وقوع حرکتهای تودهای و پهنهبندی آن، میتوان کمک مؤثری در تدوین برنامه مدیریت خطر و کاهش خسارات ناشی از وقوع این پدیده نمود. هدف از انجام این پژوهش نیز پهنهبندی خطر زمینلغزش با استفاده از مدل تحلیل شبکه (ANP < /span>) در حوضه پیوهژن دامنه جنوبی بینالود میباشد. بدینمنظور، لایههای اطلاعاتی 10 عامل: ارتفاع، بارش، شیب، جهت شیب، زمینشناسی، تراکم پوشش گیاهی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و فاصله از گسل تهیه شد. سپس جهت تهیه نقشه پهنهبندی از مدل ANP < /span> استفاده گردید. نتایج حاصل از این مدل نشان میدهد که عوامل فاصله از رودخانه و فاصله از جاده به ترتیب بیشترین امتیاز وزنی(0.228 و 0.204) و شیب و جهت شیب کمترین وزن(0.012، 0.021) را در حوضه موردمطالعه به خود اختصاص دادند. از تعداد 31 زمینلغزش رخداده در حوضه مطالعاتی، 17 زمینلغزش در فاصله 50-0 متری و 14 زمینلغزش دیگر در فاصله 150-50 متری از رودخانه به وقوع پیوسته است که نشان از تأثیر مستقیم و مهم فرسایش و زیر شویی رودخانه میباشد. همچنین فعالیتهای انسانی نظیر جادهسازی در حوضه موردنظر خطر وقوع زمینلغزش را چندین برابر نموده است بهطوریکه 22 زمینلغزش در فاصله 0 تا 500 متری از راههای ارتباطی، رخ افتاده و راهها را مورد هجوم خود قراردادهاند. درنهایت، بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش و انطباق دادههای زمینلغزشی و مشاهدات میدانی، میتوان گفت مدل ANP < /span> میتواند بهعنوان مدلی مناسب و کارآمد برای پیشبینی پدیده لغزش به کار گرفته شود بهطوریکه در پژوهش حاضر 5/64 درصد زمینلغزشهای حوضه در پهنههای خیلی زیاد و زیاد به وقوع پیوسته است.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78013_de80baab8662dd94e1d801719cacaf59.pdf
2018-11-18
214
230
زمینلغزش
مدل ANP
حوضه پیوهژن
پهنهبندی
ابوالقاسم
امیر احمدی
1
دانشگاه حکیم سبزواری
LEAD_AUTHOR
علی
شکاری بادی
2
دانشگاه حکیم سبزواری
AUTHOR
محمد
معتمدی راد
3
دانشگاه حکیم سبزواری
AUTHOR
مریم
بینقی
4
دانشگاه حکیم سبزواری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پهنهبندی خطر سیلاب در حوضهی آبخیز آق لاقانچای با استفاده از مدل ویکور
سیلاب، از خطرات اصلی در مناطق کوهستانی میباشد. حوضه آبخیز آق لاقان چای با داشتن چهره کوهستانی و با توجه به وضعیت زمینشناسی، لیتولوژی و اقلیمی، عمده شرایط لازم جهت شکلگیری خطر سیلاب را دارد. این پدیده همهساله موجب خسارت به مناطق مسکونی، تخریب راه ارتباطی و رسوبزایی گسترده و پر شدن مخزن سد یامچی و بستر رودخانه از رسوب میشود. هدف این تحقیق پهنهبندی خطر وقوع سیلاب در حوضه آق لاقان چای میباشد. برای رسیدن به این هدف با بررسیهای میدانی و مطالعه منابع، ابتدا 9 عامل مؤثر وقوع سیلاب منطقه شامل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، ارتفاع، فاصله از آبراهه، بارش، دما، کاربری اراضی و خاک شناسایی شدند. سپس لایهها اطلاعاتی توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. ارزشگذاری و استانداردسازی نقشههای معیار،در نرمافزار IDRISIبهصورت توأم با استفاده از روش فازی انجام گرفت. در مرحله بعد عوامل موردبررسی بهصورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آنها است، در نرمافزار Expert Choice ارائه شد. تحلیل و مدلسازی نهایی با استفاده از روش ویکور بهعنوان یکی از روشهای تحلیل تصمیمگیری چند معیاره، انجام شد.طبق نتایج بهدستآمده، عوامل شیب، ارتفاع و فاصله از شبکه آبراهه، بیشترین تأثیر را بر ایجاد سیل در حوضهی آق لاقان چای دارند. بهطور عمده مناطق بسیار پرخطر در قسمت پرشیب شمال و جنوب غربی حوضه مطالعاتی قرار دارند. بهطورکلی نتایج مطالعه نشان میدهد که حوضه آق لاقان چای دارای توان بسیار بالا ازلحاظ رخداد سیلاب میباشد، لذا انجام اقدامات حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی در حوضهی مطالعات ضروری میباشد.
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78014_b074f24e45c30df482244827d44380e6.pdf
2018-11-18
231
245
آق لاقان چای
پهنهبندی
سیلاب
مدل ویکور
صیاد
اصغری سراسکانرود
1
دانشگاه ارومیه
LEAD_AUTHOR
الناز
پیروزی
2
دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
بتول
زینالی
3
دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR