انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
برآورد زمان و سرعت جابجایی رواناب ها در سطوح شیب دار نواحی کوهستانی مطالعه موردی : حوضه آبریز اوجان چای
1
14
FA
مریم
بیاتی خطیبی
استاد ژئومورفولوژی، دانشگاه تبریز.
m5khatibi@yahoo.com
فریبا
کرمی
استاد ژئومورفولوژی، دانشگاه تبریز
<strong>جریان رواناب ها در سطوح شیب دارعلت اصلی آشفتگی دامنه ها و تولید رسوب برای رودخانه ها هستند.هرچه سرعت جابجایی رواناب ها بیشتر و زمان تمرکز آنها کمتر باشد،نشان دهنده حساسیت سطوح برای سایش بیشتر توسط آب های جاری است.با بررسی زمان تمرکز و سرعت رواناب ها در سطوح شیب دار می توان پتانسیل ایجاد سیلاب ها و رسوب زایی دامنه ها را مورد بررسی قرار داد .حوضه اوجان چای که در دامنه های شرقی کوهستان سهند قرارگرفته است ،دارای دامنه هایی است که سطح آنها توسط آبکندهای متعددی بریده شده و یکی از رسوب زاترین زیرحوضه های آجی چای محسوب می شود. در این مقاله برای برآورد زمان تمرکز رواناب سطحی در سطوح دامنه های حوضه اوجان چای ،سطح حوضه بر حسب محدوده های جمع آوری به بیش از 140 زیرحوضه کوچک تقسیم بندی شده و تمامی محاسبات با استفاده از داده های برگرفته از ویژگی های این زیرحوضه ها صورت گرفته است.در این محاسبات،بخشی از اطلاعات از نقشه های رقومی گرفته شده و بخشی از داده های مورد نیاز از بررسی ها و سنجش های میدانی بدست آمده است .برای برآورد زمان تمرکز و سرعت جابجایی رواناب ها در سطح این زیرحوضه از روابط مختلفی استفاده شده است(</strong><strong>Tc1,Tc,Tti,Tt,Tl1,V1,V,..</strong><strong> )که درآنها متغیرهای بارش ،شیب،نوع آبراهه ها و...دخیل داده شده است.نتایج حاصل از بکارگیری این روابط در حوضه اوجان چای نشان می دهدکه میزان تمرکز رواناب ها در آبراهه ها در بخش های شمالی و جنوبی حوضه که شیب دامنه ها زیاد است بالامی باشد.نتایج بررسی ها حاکی از این است که سرعت جابجایی رواناب ها با توجه به نوع متغیرهایی مورد بررسی مانند،شیب ،نوع بارش ،نوع سازندهای سطحی و نوع آبراهه ها در بخش های مختلف حوضه مورد مطالعه ،بسیار متفاوت است .</strong>
زمان تمرکز,سرعت جابجایی,رواناب ها,آبکندها,حوضه اوجان چای
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88307.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88307_f403ae33d3025c98255ddea0bb6f16a2.pdf
انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
بررسی پیچانرودهای قزلاوزن در محدودهی شهرستان ماهنشان-زنجان
15
30
FA
رضا
خوش رفتار
استادیار ژئومورفولوژی گروه جغرافیا، دانشگاه زنجان.
khoshraftar@znu.ac.ir
اصغر
احمدی
مربی زمینشناسی، دانشگاه پیام نور.
مهدی
فیض اله پور
استادیار ژئومورفولوژی جغرافیا، دانشگاه زنجان.
feyzolahpour@znu.ac.ir
نسرین
حامدی
دانشجوی کارشناسی ارشد هیدروژئومورفولوژی در برنامهریزی محیطی، دانشگاه زنجان.
تغییرات الگوی رودخانه، یکی از مهمترین مسائل مهندسی رودخانه است که فعالیتها و سازههای عمرانی را در حاشیه رودخانهها تحت تأثیر قرار میدهد. مطالعه تغییرات مورفولوژیکی کانالهای رودخانهای بهمنظور راهکارهای کنترلی مناسب جهت حل مشکلات دینامیکی این نواحی، اهمیت دارد. در این پژوهش 91 کیلومتر از مسیر رودخانه قزلاوزن در شهرستان ماهنشان موردبررسی قرارگرفته است. هدف اصلی این مقاله بررسی پیچانرودهای قزلاوزن در محدودهی ماهنشان، از طریق بهکارگیری شاخصهای هندسی و تصاویر ماهوارهای است. جهت دستیابی به این هدف با استفاده از تصاویر ماهوارهای IRS باقدرت تفکیک 5/2 متر و تصاویر گوگل ارث در محیط، GIS، Auto CAD و Global Mapper اقدام به محاسبه و اندازهگیری پارامترهای هندسی رودخانه شده است. با رقومی سازی مسیر رودخانه، شاخصهای هندسی رود (زاویه مرکزی، شعاع نسبی، شکل پلان، ضریب پیچشی)، محاسبه شد و سپس علل تغییرات با استفاده از نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی، دادههای هیدرولوژیکی و روش میدانی موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد:1 رودخانه بهطور میانگین در هر چهار دوره از انحنای قوسهای خود کاسته است. همچنین تعداد قوسها در سال 1373 نسبت به سال 1394 افزایش چشمگیری داشته است.<br />
رودخانه قزلاوزن,ضریب خمیدگی,مئاندر,تغییرات فرم,ماهنشان
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88308.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88308_54eb155baafe35cb0e7b7ec25cee4465.pdf
انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
برآورد شوری خاک با استفاده از دادههای دورسنجی و آمار مکانی در منطقه سبزوار
31
53
FA
امیر
کرم
دانشیار ژئومورفولوژی گروه جغرافیای طبیعی، دانشگاه خوارزمی تهران.
aa_karam@yahoo.com
طیبه
کیانی
استادیار ژئومورفولوژی گروه جغرافیای طبیعی، دانشگاه خوارزمی تهران.
tayebah.kiani@yahoo.com
ابوالقاسم
دادرسی سبزوار
استادیار مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی.
dadrasisabzevar@yahoo.com
زهرا
داورزنی
دانشجوی دکتری مخاطرات ژئومورفولوژی، گروه جغرافیای طبیعی، دانشگاه خوارزمی تهران.
z.davarzani@yahoo.com
شوری خاک یکی از عوامل محدودکننده رشد گیاهان و تخریب اراضی است. شناخت تغییرات مکانی و زمانی آن تأثیر بهسزایی در مطالعات خاکشناسی، ژئومورفولوژی و هیدرولوژی دارد. برآورد شوری خاک با استفاده از دادههای دورسنجی و آمار مکانی امکان تفکیک پارامترها را با دقت بالاتر فراهم نموده و شاخصها با ضریب اطمینان بیشتری خود را نشان میدهند. هدف از این پژوهش، کاربردی ساختن و دسترسی به پایگاههای دور یا بیرون از دسترس شوری خاک در مناطق خشک و نیمهخشک با استفاده از تکنیکهای سنجشازدور است. منطقه سبزوار در غرب استان خراسانرضوی از لحاظ شرایط اقلیمی، خشک و نیمهخشک است و مسئله شور شدن خاکها و تسریع روند آن در سالهای اخیر یکی از چالشهای اساسی این منطقه است؛ لذا شناخت شوری در این شرایط از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این پژوهش، 48 نمونه خاک منطبق با نقشه واحد کاری (ژئومورفولوژی) از منطقه برداشت شد، سپس به بررسی رابطه همبستگی بین مقادیر هدایت الکتریکی(EC) با متغیرهای بدست آمده از تصاویر ماهوارهای لندست شامل شاخصهای شوری، شاخصهای پوشش گیاه، شاخص روشنایی، باندهای تصویرسازهای TM,ETM+,OLI، شاخص مؤلفههای اصلی و شاخص انتقال طیفی، اقدام گردید. در محیط spss روش رگرسیون چند متغیره در قالب 5 روش رگرسیونی، رگرسیون چندگانه گامبهگام، رگرسیون چندگانه پس حذف رو، رگرسیون چندگانه پیشرو، رگرسیون چندگانه وارد شونده، رگرسیون چندگانه عزل انجام گرفت. در محیط GIS10.2.2 ARC با استفاده از مدلهای آمارمکانی، شاخص موران و خوشهبندی حداقل – حداکثر به بررسی رابطه همبستگی آنها پرداخته شد. همبستهترین متغیرها با محاسبه عامل تورم واریانس و ضریب پیرسون مشخص شدند. نتایج نشان میدهد الگوی همبستگی فضایی مثبت و مدلها از ضریب همبستگی مناسبی برخوردارند. در این پژوهش روشهای دورسنجی و مدلهای پیشبینی کننده، توانایی مناسبی برای تخمین شوری سطحی خاک نشان دادند.
واژگان کلیدی: شوری خاک,سنجشاز دور,شاخصهای طیفی,آمار مکانی
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88309.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88309_23875abb9d2acb14c04f13d86f0b5f19.pdf
انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
بررسی اثرات جهت جغرافیایی دامنهها بر حجم مخروطافکنه (مطالعه موردی: شیرکوه یزد)
54
72
FA
محمد
شریفی پیچون
استادیار ژئومورفولوژی گروه جغرافیا، دانشگاه یزد.
mscharifi@yazd.ac.ir
مایده
شیرانی
دانشجوی کارشناسی ارشد ژئومورفولوژی، دانشگاه یزد.
maedeh_7242@yahoo.com
مشخصات مخروط افکنه از جمله حجم آنها در ارتباط با عوامل و پارامترهای مختلف و متعددی است که میتوان آنها را در شش گروه عمده شامل عوامل اقلیمی و تغییرات آن، ویژگیهای هندسی حوضه های بالادست مخروط افکنه، لیتولوژی حوضه ها، تغییرات تکتونیکی بویژه تغییرات سطح اساس حوضه ها، تغییرات کاربری زمین و جهت جغرافیایی دامنه ها دسته بندی نمود. هدف این پژوهش بررسی نقش جهات جغرافیایی بر حجم مخروط افکنه ها در کوه بزرگ شیرکوه از کوههای پراکنده ایران مرکزی است. برای انجام این کار از تصاویر ماهواره ای، نقشه رقومی ارتفاعی با قدرت تفکیک 5 متر و همچنین نقشه های توپوگرافی برای مشخص نمودن محدوده مخروط افکنه ها و همچنین حوضه های آبریز بالادست استفاده گردید. بدین ترتیب، 24 مخروط افکنه بزرگ و قابل ملاحظه با محدوده حوضه های آبریز بالادست مشخص گردیدند. با استفاده از مدل کمی در سیستم اطلاعات جغرافیایی حجم مخروط افکنه ها محاسبه و میزان همبستگی آنها در SPSS با 8 پارامتر هندسی اندازه گیری شده حوضه های آبریز بالادست تعیین گردید. سپس، در مدل رگرسیون ضریب تعیین و سطح معناداری آنها نیز مشخص گردید. نتایج حاکی از آن است که در دامنه های جنوبی ضلع شرقی شیرکوه همبستگی بالایی بین حجم مخروط افکنه ها با عوامل هندسی بویژه مساحت(0.99)، محیط(0.98)، طول حوضه(0.95) و شیب متوسط حوضه(0.55) با سطح معنی داری صفر و نزدیک به صفر وجود دارد. این امر برای دامنه های غربی شیرکوه نیز صدق نموده و عوامل هندسی به ترتیب شامل مساحت، محیط و ضریب شکل(با همبستگی 0.99) طول حوضه(0.94)، شیب و ارتفاع متوسط(0.85) مهمترین عوامل تعیین کننده حجم مخروط های افکنه بوده اند. اما برای دامنه های شرقی با ضلع شمالی تنها شیب(0.64) و ضریب شکل(0.59) و برای دامنه های شمالی شیرکوه، ضریب گراویلیوس(0.43) و طول حوضه(0.37) همبستگی متوسطی را نشان میدهند که آن هم از سطح معنی داری قابل قبولی برخوردار نمی باشند. بنابراین در این دامنه ها عوامل هندسی حوضه ها کمترین نقش را در حجم مخروط افکنه ها ایفا کرده اند.
مخروطافکنه,حجم,مورفومتری حوضه,همبستگی,شیرکوه
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88310.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88310_42e47d6bc617f499d051892b033b50fe.pdf
انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
کاربرد سنجش از دور و مدل ریاضی فراکتال در بررسی رفتار و تغییرات لندفرم های ژئومورفولوژیکی رودخانه ارس
73
92
FA
شکور
سلطانی
0000-0001-7520-6685
دکتری ژئومورفولوژی، دانشگاه تهران.
shakoursoltani@gmail.com
منیژه
قهرودی تالی
استاد دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
manijeh.ghohrodi@gmail.com
سیدحسن
صدوق
استاد دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
sadoogh@sbu.ac.ir
ارزیابی رفتار ژئومورفولوژی رودخانه یکی از موارد تعیینکننده و گامی مهم در مدلسازی ریاضی تغییرات لندفرمهای آن میباشد. ﺑﺮرﺳﻲ اﻟﮕﻮی ﺟﺮﻳﺎن در ﺑﺎزهﻫﺎی ﭘﻴﭽﺎنﺮودی و واحدهای ژئومورفیک رودخانه ارس، فرآیندهای تشکیل دهنده و روند تغییر آنها به دلایل متعددی در مطالعات ژئومورفولوژی رودخانهای دارای اهمیت است و ﺑﺎﻋﺚ آﺷﻨﺎﻳﻲ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﻬﻨﺪﺳﻴﻦ رودﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎ روﻧﺪ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻣﻲﺷﻮد. هدف اصلی این پژوهش پیادهسازی بعد فراکتالی تغییرات ژئومورفولوژی مسیر رودخانه ارس است. با بهرهگیری از روش طبقهبندی نظارت شده و الگوریتم حداکثر احتمال، لایه لندفرمهای ژئومورفولوژیکی محیط رودخانه ارس برای دو دوره زمانی در چهار کلاس لندفرم کانال، پوینت بار، دشت سیلابی، پادگانه رودخانهای و مخروط افکنه تهیه شد؛ سپس از مدلهای فراکتالی محیط - مساحت و تعداد تجمعی - مساحت برای بیان رفتار ریاضی این لندفرمها استفاده گردید. تغییرات مقدار DAP (محیط - مساحت) برای لندفرمهای مورد بررسی در محیط رودخانه ارس در دو سال 1987 و 2018 نشان داد که مقادیر DAP همه لندفرمهای مورد بررسی (به غیر از پوینت بار) در سال 2018 کوچکتر از DAP لندفرمها در سال 1987 میباشد. بنابراین، الگوی ژئومتری لندفرمهای رودخانهای ارس در سال 1987 نامنظمتر و پیچیدهتر از سال 2018 است. در مورد لندفرم پوینت بار، این مقدار در سال 2018 نسبت به سال 1987 افزایش پیدا کرده است که نشان از منظمتر شدن الگوی این لندفرم دارد. تغییرات مقدار D (تعداد تجمعی – مساحت) برای لندفرمهای مورد بررسی در محیط رودخانه ارس نشان داد که مقادیر آن در سال 2018 نسبت به سال 1987 افزایش پیدا کرده است که این افزایش D میتواند یا بیانگر اجزای کم با اندازه بزرگ باشد و یا اجزای بیشتر با اندازه کوچک. با توجه به بررسی تصاویر ماهوارهای Landsat مورد استفاده در این پژوهش برای استخراج لندفرمهای ژئومورفولوژی رودخانهای در رود ارس طی سالهای 1987 و 2018، رفتار پیکسلی لندفرمها بهگونهای است که نشان از بزرگتر شدن لندفرمهای بررسی شده دارد. البته باید در مورد کانال رودخانه به این نکته اشاره نمود که با توجه به کاهش دبی و در نتیجه کاهش عرض کانال، میتوان در مورد کاهش مساحت آن اظهار نظر نمود.
لندفرم ژئومورفولوژیکی,سنجش از دور,فراکتال,رودخانه ارس
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88312.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88312_6ebe3208ae9e82c84639536b05df4a00.pdf
انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
مورفوژنز تودههای ماسهای ساحلی و ارتباط آن با مؤلفههای رویشی گونه Sphaerocoma aucheri ، مطالعه موردی: جلگه ساحلی استان هرمزگان
93
104
FA
رحمان
اسدپور
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان هرمزگان
rahasadpour@gmail.com
محمد
اکبریان
0000-0002-8014-0921
استادیار ژئومورفولوژی گروه جغرافیا، دانشگاه هرمزگان.
akbarian354@gmail.com
گونه Sphaerocoma aucheri در عرصههای ماسهای سواحل استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان استقرار دارد. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط ژنز تودههای ماسهای جلگه با پارامترهای رویشی Sphaerocoma aucheri است. به این منظور، 7 رویشگاه این گونه در نوار ساحلی هرمزگان انتخاب شد. پارامترهای رویشی هر پایه گیاهی اندازهگیری شد؛ با حفر 9 پروفیل در هر رویشگاه و مناطق شاهد، از 3 عمق، نمونه تهیه و 16 ویژگی فیزیکی و شیمیایی خاک آزمایش شد. بر طبق نتایج، بین تراکم گونه با درصد رطوبت اشباع و آهک در هر سه عمق خاک به ترتیب با اثر منفی و مثبت همبستگی وجود دارد. تراکم گونه با درصد لای و میزان پتاسیم عمق اول، درصد رس در عمق دوم و سوم با اثر منفی و درصد ماسه در عمق اول و دوم با اثر مثبت، همبستگی معنیداری دارد. همچنین سطح پوشش تاجی با درصد رطوبت اشباع و درصد رس در هر سه عمق با اثر منفی و درصد ماسه در عمق اول با اثر مثبت همبستگی معنیداری دارد. قطر متوسط و ارتفاع گونه با درصد رطوبت اشباع عمق سوم با اثر منفی همبستگی معنیداری دارد. این نتایج نشان دهنده تأثیر ذرات تشکیلدهنده خاک بر ویژگیهای رویشی گونه ساحلی است. بهنظر میرسد اینگونه صرفاً بر ماسهزارهای ساحلی که ضمن فرآیندهای دریایی رس و سیلت خود را از دست داده و از ماسه تشکیل شدهاند استقرار داشته و بر تودههای ماسهای داخلی دارای رس و سیلت، استقرار پیدا نمیکند؛ از اینرو میتوان از آن به عنوان شاخصی برای تمایز این تودههای ماسهای استفاده کرد.
اکوژئومورفولوژی,استان هرمزگان,جلگه ساحلی,گونه گیاهی ساحلی,ماسهزارهای ساحلی
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88313.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88313_d59b4ea3f9bebc28aab28d20f24c5b37.pdf
انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
بررسی مورفوتکتونیکی غرب البرز مرکزی با استفاده از شاخص های ژئومورفیک
105
124
FA
پریسا
شکری
دانشجوی کارشناسی ارشد تکتونیک، دانشگاه خوارزمی تهران.
paryshokry@yahoo.com
مریم
ده بزرگی
استادیار دانشکده علوم زمین، دانشگاه خوارزمی تهران.
mdehbozorgy7@gmail.com
سعید
حکیمی اسیابر
0000-0003-3120-4498
استادیار گروه زمین شناسی واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایران.
saeid.h.asiabar@gmail.com
البرز، قسمتی از کمربند کوهزایی آلپ-هیمالیا، نتیجه همگرایی صفحه ایران مرکزی و اوراسیا از اواخر تریاس بوده است و به واحدهای البرز خاوری، البرز مرکزی و البرز باختری تقسیم میشود. گستره مورد مطالعه در غرب البرز مرکزی قرار گرفته است و شامل حوضههای آبریز پلرود، صفارود و چالکرود میباشد. از آنجا که رودخانهها به سرعت تحت تأثیر فعالیتهای زمینساختی واقع میشوند، میتوان با بررسی الگوی حوضههای آبریز و ژئومورفولوژی آنها به تأثیر فعالیت زمینساختی بر روی سیستمهای رودخانهای و زیرحوضههای آنها پی برد. ریختسنجی حوضه آبریز شامل بررسی آبراههها با استفاده از شاخصهای ژئومورفیک حوضه آبریز صورت میگیرد. در این پژوهش از شاخصهای ژئومورفیک حوضه آبریز برای ارزیابی میزان فعالیت زمینساختی فعال حوضهها و رودخانهها استفاده شده است. بدین منظور هفت شاخص ژئومورفیک، گرادیان طولی رودSL) )، ناهنجاری سلسله مراتبی (Δa)، شاخص انشعابات (R)، انتگرال و منحنی فرازسنجی (Hi)، برجستگی نسبی (Bh)، تراکم زهکشی (Dd) و ضریب شکل (Ff) به کار گرفته شده و در 38 زیرحوضه زهکشی گستره مورد پژوهش اندازهگیری شده است. در نهایت با استفاده از شاخص زمینساخت فعال نسبی (Iat) گستره مورد بررسی به چهار رده فعالیت زمینساختی بسیار بالا، بالا، متوسط و پایین تقسیم بندی شده است. نتایج شاخصهای مزبور به خوبی با نتایج بدست آمده از مطالعات صحرایی همخوانی دارد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که بخش مرکزی و جنوبی منطقه مرتبط با فعالیت گسلهای خزر، لاهیجان، کشاچال، سماموس، زرینرجه، درفک، دیلمان و سهیل، دارای بیشترین فعالیت زمینساختی میباشد. در حالی که در بخشهای شمالی که در بخش فروافتاده ساحلی دریای خزر واقع شده اند، مقدار این شاخص خیلی کم بوده و بیانگر فعالیت زمینساختی پایین میباشد.
مورفوتکتونیک,حوضه آبریز,گسل,شاخصهای ریختسنجی,غرب البرز مرکزی
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88314.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88314_6677837afa02cd16957ae4dcdea37be1.pdf
انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
مدلسازی تغییر مورفولوژی زمین لغزش با استفاده از مدل فلوئنت (مطالعه موردی دامنه شمالی الوند همدان)
125
141
FA
علیرضا
ایلدرمی
دانشیار ژئومورفولوژی، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر.
ildoromi@gmail.com
مهران
محمدپناه مقدم
کارشناس ارشد آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر.
با بررسی تغییر مورفولوژی و سرعت جابجایی زمین لغزش ها میتوان میزان ناپایداری دامنهها را مشخص نمود. هدف از این بررسی، مدلسازی سرعت جابجایی و تغییر مورفولوژی زمین لغزش مریانج در دامنه های شمالی الوند همدان با استفاده از شاخص های مورفومتری، مدل پیش پردازندهGAMBIT و مدل محاسبه گر FLUENT است. ابتدا ابعاد لغزش ها اندازه گیری و ضریب تغییر شکل عرضی، طولی و تغییر شکل زمین لغزش ها بررسی و سپس خواص سیال شامل مقدار چگالی و ویسکوزیته مواد لغزشی با نمونه گیری و انجام آزمایشات مکانیک خاک محاسبه و بر اساس شیب و اعداد رینولدز سرعت و نحوه تغییر مورفولوژی زمین لغزش برای زمانهای 0، 50 و 100 ثانیه اندازه گیری و محاسبه شد. نتایج بررسی شاخص های مورفومتری نشان داد که زاویه شیب و آب بر گسترش جانبی و تغییر شکل عرضی مواد لغزش یافته تأثیر فراوان دارد. بررسی های مربوط به تحول مورفولوژی لغزش نشان می دهد که در لغزش ابتدا تغییرشکل طولی خیلی ضعیف و سپس تغییر شکل عرضی ضعیف رخ داده است. نتایج حاصل از محاسبه معادلات رینولدز در مدل فلوئنت نشان می دهد که نحوه حرکت اولیه و جداسازی توده لغزشی تحت تأثیر نیروی ثقل و شیب در نخستین ثانیه های حرکت به شکل طولی و در ثانیه 50 به شکل نه چندان عرضی و بعد از گذشت زمان و با کاهش اثر نیروی ثقل و شیب در ثانیه 100 به شکل کاملا عرضی و جانبی می باشد. نتایج حاصله نشان داد که هر چقدر ویسکوزیته توده لغزشی بیشتر باشد تشکیل پیشانی قارچی شکل با شدت بیشتری را می دهد و با افزایش نرخ جریان ورودی سیال حجم توده لغزشی و تغییر مورفولوژی آن افزایش وگسترش جانبی توده نیز در پایین دست بیشتر می شود. همچنین نتایج حاصل از بررسی مدل فلوئنت و میدانی با نتایج حاصل از شاخص ها کاملا منطبق می باشد.
زمین لغزش,شاخص های مورفومتری,مورفولوژی,مدل فلوئنت
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88315.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88315_7343526bfd15ba02a2928c8636775f61.pdf
انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تلفیق دو مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و فازی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز کمه، استان اصفهان)
142
159
FA
محمد رضا
نوجوان
دانشیار ژئومورفولوژی گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد.
mrnojavan@yahoo.com
سمیه سادات
شاه زیدی
استادیار ژئومورفولوژی، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه گیلان.
shahzeidi2012@yahoo.com
محمود
داودی
استادیار آب و هواشناسی، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه گیلان.
m.davudi62@gmail.com
هاجر
امین رعایا
کارشناس ارشد ژئومورفولوژی گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد.
در پژوهش حاضر با استفاده از نقاط لغزشی برداشت شده از حوضه آبخیز، اقدام به شناسایی پهنههای لغزش در منطقه گردید. عواملی مثل ارتفاع، شیب، جهت شیب، زمینشناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه، فاصله از مراکز مسکونی و مقدار بارش به عنوان متغیرهای تأثیرگذار در وقوع لغزشهای در منطقه بررسی شدند. جهت تهیه لایهها و طبقهبندی هر یک از آنها برای هر متغیر، از روش تلفیق لایه زمینلغزش و متغیر مورد نظر استفاده شد و در واقع همان روش تعیین عضویت فازی با استفاده از مدل نسبت فراوانی است. پس از محاسبه نسبت فراوانی و عضویت فازی طبقات، اپراتورهای مجموعه فازی، شامل جمع، ضرب و گاماهای 7/0، 8/0 و 9/0، به عنوان روشهای همپوشانی متغیرهای ردهبندی شده با مقادیر عضویت فازی مورد استفاده قرار گرفتند تا نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش در منطقه مورد مطالعه تهیه شوند. به منظور انتخاب روش بهینه از میان اپراتورهای همپوشانی فازی، از دو روش مجموع کیفیت و دقت روش استفاده شد تا مشخص شود که کدام اپراتور یا روش فازی دقت بهتری برای پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوضه آبخیز کمه دارد. مقدار شاخص مجموع کیفیت (Qs) که مقایسه و ارزیابی روشها را در قیاس با یکدیگر نشان میدهد، حاکی از آن است که اپراتور فازی گامای 8/0 با 44/6، بالاترین مقدار Qs را در میان سایر اپراتورهای فازی دارد.
پهنهبندی,زمینلغزش,حوضه آبخیز کمه,منطق فازی
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88316.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88316_23bb22aa32922d841b300ef528e0042f.pdf
انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
شناسایی مناطق کارستی با استفاده از مدل دمسترشافر و روش فازی (منطقه مورد مطالعه: شمال غرب استان فارس)
160
175
FA
مرضیه
مکرم
0000-0003-4282-1950
دانشیار ژئومورفولوژی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، دانشگاه شیراز.
m.mokarram.313@gmail.com
مجید
حجتی
کارشناس ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیائی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران.
سرزمینهای کارستی آب اشامیدنی 25 درصد از جمعیت جهان را تامین می کنند. منابع اقتصادی کارست، اهمیت سرزمین های کارستی در کشاورزی و دارا بودن عوامل اقلیمی دیرینه به منظور شناسایی تحولات ژئومورفولوژی مشخص می نماید. از طرفی مطالعه کارست ها در مناطق خشک به دلیل مناطق مناسبی که برای ذخیره سفرهای آب شیرین محسوب می شوند، بسیار مهم به نظر می رسد. با توجه به اهمیت موضوع هدف از این مطالعه تعیین مناطق کارستی با استفاده از الگوریتم جدیدی به نام دمپسترشافر و مقایسه آن با روش فازی می باشد. به منظور تعیین مناطق مستعد کارست از داده های زمین شناسی، فاصله از گسل، بارندگی، ارتفاع، دما، فاصله از رودخانه، شیب در محیط GIS استفاده شد. در روش فازی بعد از تهیه نقشه فازی برای هر یک از پارامترها به روش تحلیل سلسله مراتبی وزن هر یک از لایه ها مشخص شد. نتایج حاصل از مقایسه زوجی در روش تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که با توجه به نرخ ناسازگاری 01/0 وضعیت زمین شناسی دارای بیشترین وزن (297/0) و شیب کمترین اهمیت (وزن 045/0) در تعیین مناطق کارستی منطقه مورد مطالعه دارندنتایج حاصل از روش فازی نشان داد که نیمه جنوبی و غرب منطقه احتمال وجود مناطق کارستی بیشتر است. در حالیکه نتایج حاصل از روش دمپسترشافر نشان دادند که مناطق غرب دارای مناطق کارستی بهتری نسبت به سایر مناطق هستند. با مقایسه دو روش و مقایسه آن با میزان فاصله از جاده نشان داد که روش دمپسترشافر دارای دقت بالاتری نسبت به روش فازی می باشد. بطوریکه در روش دمپسترشافر با افزایش سطح اطمینان و کاهش ریسک پذیری احتمال وجود مناطق کارستی کاهش می یابد.
مناطق کارستی,مدل دمپسترشافر,روش فازی,روش تحلیل سلسله مراتبی,GIS
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88404.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88404_d6f53bd57662bb819dce41752151e3a2.pdf
انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
پهنهبندی زمینلغزش و برنامه مدیریتی کنترل خطر آن در استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از مدل حائری - سمیعی
176
196
FA
محسن
آرمین
استادیار، گروه مهندسی منابع طبیعی- آبخیزداری، دانشگاه یاسوج.
mohsenarmin2007@gmail.com
جمال
مصفائی
استادیار پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران.
jamalmosaffai@yahoo.com
وجیهه
قربان نیا خیبری
دانش آموخته دکتری علوم و مهندسی محیط زیست، دانشگاه ملایر.
ghorbannia200@gmail.com
افسانه
خیری
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، دانشگاه شهید بهشتی.
khairi.afsane@gmail.com
در آمایش سرزمین و راهبرد توسعه پایدار، انتخاب و آرایش گزینههای کاربری زمین، طراحی پروژهها و شیوههای مدیریت محیط با الزامات قانونی و فنی، بر نقشههای ارزیابی توان و پهنهبندی شدت و تیپ خطرات محیطی مانند زمینلغزش و ناپایداری زمین استوارند. با پهنهبندی خطر وقوع زمینلغزش میتوان مناطق حساس و دارای پتانسیل خطر بالای زمینلغزش را شناسایی نمود و با ارائه راهحلها، روشهای کنترل و مدیریت مناسب تا حدی از وقوع زمین لغزشها جلوگیری و یا از خسارات ناشی از وقوع آنها کاست. در این تحقیق پهنهبندی خطر زمینلغزش در استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از مدل تجربی حائری – سمیعی و تلفیق نقشههای موضوعی سنگشناسی، زاویه شیب، طول گسل، طول راه و رودخانه، میزان بارندگی، شدت بارندگی و زمینلرزه در مقیاس 1:1500000 انجام گرفته است. پس از تهیه نقشه پهنهبندی زمینلغزش، با بررسی دقیق تصاویر Google Earth محدودههایی از استان که انتظار میرفت پتانسیل وقوع زمینلغزش در آنها بیشتر باشد، مشخص گردید. سپس طی بازدیدهای گسترده میدانی مختصات جغرافیایی زمینلغزشهای مشاهده شده ثبت و با تهیه فایل مختصات نقطهای زمینلغزشها در محیط نرمافزار Arc Map و انتقال آنها بر روی تصاویر Googel Earth، محل زمینلغزشها شناسایی و محدوده مربوط به هر کدام به صورت یک فایل پلیگونی تهیه و به محیط نرمافزار Arc Map منتقل شد و به این ترتیب نقشه رقومی پراکنش زمینلغزشهای استان تهیه گردید. برای ارزیابی نقشه پهنهبندی خطر زمینلغزش از شاخص نسبت دانسیته (Dr) استفاده شد. نتایج نشان داد که فقط از لحاظ عامل زمینشناسی حدود 40 درصد مساحت استان کهگیلویه و بویراحمد حساسیت بالایی نسبت به وقوع زمینلغزش دارد، در صورتی که از لحاظ سایر عوامل شامل زاویه شیب، طول گسل، طول راه و رودخانه، میزان بارندگی، شدت بارندگی و زمینلرزه، حدود 95 درصد مساحت استان کهگیلویه و بویراحمد حساسیت کمی نسبت به وقوع زمینلغزش دارد. پس از تلفیق امتیاز عددی نقشههای موضوعی مدل حائری- سمیعی، نقشه خطر زمینلغزش در 4 کلاس بدون خطر، خطر بسیار کم، کم و متوسط به ترتیب با توزیع مساحت 3/26، 8/33، 9/36 و 2 درصد تهیه شد. در ارتباط با ارزیابی کارایی مدل با استفاده از شاخص نسبت دانسیته، نتایج نشان داد که مدل توانسته است پهنههای خطر زمینلغزش را به خوبی از هم تفکیک کند و در کلاس خطر بسیار کم از دقت بیشتری برخوردار است. بر اساس نتایج حاصل از پهنهبندی، میتوان گفت که وقوع خطر زمینلغزش در استان کهگیلویه و بویراحمد در وضعیت فعلی تقریباً بسیار ناچیز است و صرفاً میتوان با برنامههای مدیریتی کنترل خطر یا اصل پیشگیری، از وقوع زمینلغزشها در آینده در استان جلوگیری کرد. نتایج این مطالعه گامی مؤثر در جهت برنامهریزی و مدیریت هر چه بهتر سرزمین در استان کهگیلویه و بویراحمد است.
زمینلغزش,پهنهبندی,برنامه مدیریتی خطر,مدل حائری - سمیعی,استان کهگیلوبه و بویراحمد
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88318.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88318_0da948c12ede3c01f0ca23fb446c7d35.pdf
انجمن ایرانی ژئومورفولوژی
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
7
4
2019
05
22
بررسی تغییرات مورفومتری در سطوح میزبان و روند رخنمون گنبدهای نمکی سری هرمز
197
213
FA
پیمان
محمدی احمدمحمودی
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته سنجشازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشگاه هرمزگان.
geostudy.1371@yahoo.com
فرشاد
نعمتی
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته سنجشازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشگاه هرمزگان.
fa.nemati1371@yahoo.com
مرضیه
سهرابی منفرد
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته سنجشازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشگاه هرمزگان.
sohrabimarzieh990@gmail.com
گنبدهای نمکی سازند هرمز در محدوده وسیعی از جنوب و جنوب غرب ایران، خلیجفارس و سرزمینهای شرقی عربستان رخنمون یافتهاند. این گنبدها، در موقعیتهای گوناگونی همچون واحدهای خشکی (زاگرس) و آبی (خلیجفارس)، سطوح رورانده و مرتفع، سطوح پست و دشتی و مجاورت با گسلهای اصلی و پیسنگی قرارگرفتهاند که این عوامل باعث تغییراتی در شکل، گستردگی، ارتفاع و روند رخنمون آنها شده است. هدف از این پژوهش بررسی رفتار مورفومتری گنبدهای نمکی سری هرمز در سطوح میزبان محل رخنمون و بررسی روند رخنمون گنبدهای نمکی سری هرمز است. در این پژوهش با استفاده از نقشههای زمینشناسی با مقیاس 1:250000، تصاویر ماهوارهای و لایه رقومی ارتفاع (DEM) اقدام به شناسایی موقعیت گنبدهای نمکی و رقومی سازی محدوده رخنمون گنبدها و سپس استخراج پارامترهای مورفومتری (گرد شدگی، مساحت و ارتفاع) با استفاده از نرمافزار Arc GIS شد. جهت بررسی پارامترهای مورفومتری در طبقات ارتفاعی، اقدام به طبقهبندی DEM محل رخنمون گنبدها شد و جهت بررسی روند رخنمون، نمودار Trend برای کلیهی گنبدها ترسیم گردید. نتایج نشان میدهد که؛ بهطورکلی پارامترهای گردشدگی و مساحت گنبدهای نمکی در تضاد با ارتفاع آنها قرار دارد بهگونهای که با افزایش ارتفاع سطح میزبان، ارتفاع آنها افزایش پیدا میکند و از مساحت و گردشدگی آنها کاسته میشود، طوری که گردترین گنبدهای نمکی در محدوده خلیجفارس با میانگین گردشگی17/1، پهناورترین گنبدهای نمکی در محدوده ناودیس و دشتها با میانگین مساحت6/36 کیلومتر مربع و مرتفعترین گنبدها در سطوح روراندگی و طاقدیسها با میانگین ارتفاع1663 متر از سطح دریا قرار دارند. نتایج حاصل از بررسی روند رخنمون گنبدهای نمکی نشان میدهد که گنبدهای نمکی سری هرمز دارای دو روند رخنمون اصلی هستند، گنبدهایی که بالاتر از گسلهای جهرم، فسا و در ناحیه زاگرس مرتفع و کنار گسل کازرون قرار دارند، با روند شمال باختری- جنوب خاوری رخنمون پیداکردهاند و گسلهایی که پایینتر از گسلهای جهرم و فسا، در ناحیه زاگرس چینخورده و خلیجفارس قرار دارند به تبعیت از گسلهای پیسنگی دارای روند رخنمون شمال شرق- جنوب غرب هستند.
مورفوتکتونیک,اختلاف چگالی,سازند هرمز,خلیجفارس,زاگرس
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88319.html
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_88319_bf20e8afe5a17fefbf161829b6b5602c.pdf