2024-03-28T23:40:11Z
https://www.geomorphologyjournal.ir/?_action=export&rf=summon&issue=10032
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1396
6
3
سهم بندی منابع رسوبات تپههای ماسهای با استفاده از دو مدل ترکیبی مورد استفاده در روش انگشت-نگاری رسوب (مطالعه موردی: منطقه ی جازموریان، جنوب استان کرمان)
مجتبی
دولت کردستانی
حمید
غلامی
سیدجواد
احمدی
Desmond
Walling
ابوالحسن
فتح آبادی
روش انگشتنگاری رسوب همراه با مدلهای ترکیبی یک رویکرد رایج در کمی نمودن سهم منابع رسوبات بهویژه رسوبات آبی میباشد ولی در زمینه رسوبات بادی تحقیقات اندکی انجام شده است. در این تحقیق، دو مدل ترکیبی کالینز و هوگس مورد استفاده در انگشتنگاری رسوب به منظور کمی نمودن سهم منابع رسوبات تپههای ماسهای در منطقه جازموریان، جنوب کرمان بکار برده شد. بدین منظور پس از تعیین جهات باد و تهیه نقشه زمینشناسی، اقدام به نمونهبرداری از منابع بالقوه تپههای ماسهای شامل پهنههای ماسهای (Qs)، رسوبات آبرفتی ریزدانه و بستر خشکرودها (Qal)، رسوبات مخروط افکنهها و پادگانهها (Qt) و ترکیب رس و نمک (Qc)؛ و از مناطق رسوب یا تپههای ماسهای (Qsd) گردید. به طوری که 58 نمونه سطحی از منابع بالقوه تپههای ماسهای شامل 7 نمونه از Qs، 25 نمونه از Qal، 5 نمونه از Qt و 21 نمونه از Qc؛ و 14 نمونه از مناطق رسوب (Qsd) برداشت گردید و پس از آمادهسازی نمونهها، غلظت ده عنصر (Ni, Cu, Co, Cr, Ga, Mn, P, Ba, Sr و Li) اندازهگیری شد. به منظور تفکیک منابع تپههای ماسهای، از یک فرآیند آماری دو مرحلهای شامل تستهای کروسکال والیس و آنالیز تابع تشخیص گام به گام استفاده گردید که چهار ردیاب شامل Cr, Li, Ni و Co به عنوان ردیابهای بهینه انتخاب شدند و به عنوان پارامترهای ورودی به مدلهای ترکیبی مورد استفاده قرار گرفتند. سهمهای ارائه شده برای منابع تپههای ماسهای توسط هر دو مدل مشابه هم بدست آمد و منابع Qs و Qal به عنوان منابع غالب برای 14 نمونه تپه ماسهای شناخته شدند. همچنین بر طبق نتایج، مقادیر GOF محاسبه شده برای مدل کالینز (با بالاترین مقدار GOF برابر 95/99 درصد) بالاتر از مدل هوگس (با بالاترین GOF برابر 9/99 درصد) محاسبه شد که نشاندهنده کارآیی بالای این مدل در منشایابی رسوبات تپه ماسهای میباشد. به طور کلی، استفاده از روش انگشتنگاری رسوب با مدل ترکیبی کالینز برای کمی نمودن سهم منابع تپههای ماسهای فعال در سایر مناطق پیشنهاد میگردد.
مدلهای ترکیبی
انگشتنگاری رسوب
ردیاب بهینه
جازموریان
2018
11
18
1
14
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78091_992439bd9f2e61db5d9ce367c74c2a04.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1396
6
3
ارزیابی حساسیت زمینلغزش با استفاده از الگوریتم ماشین پشتیبانبردار (مطالعه موردی: شهرستان کامیاران، استان کردستان)
بهاره
قاسمیان
موسی
عابدینی
شهرام
روستائی
عطا الله
شیرزادی
یکی از انواع فرآیندهای دامنهای که هر ساله موجب خسارات جانی و مالی فراوان در بسیاری از نقاط ایران و جهان میشود، پدیده زمینلغزش است. شناسایی مناطق مستعد وقوع زمینلغزش از طریق پهنهبندی خطر، یکی از اقدامات مؤثر و ضروری در کاهش خطرات احتمالی و مدیریت آن میباشد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی حساسیت زمینلغزش در شهرستان کامیاران با استفاده از مدل ماشینپشتیبانبردار میباشد. در ابتدا، نقشه پراکنش زمینلغزش با 60 نقطه لغزشی در منطقه مورد مطالعه با استفاده از منابع مختلف ترسیم گردید. پس از آن مکانهای لغزشی، به صورت تصادفی به یک نسبت 70 به 30 برای ساخت مدل زمینلغزش و اعتبارسنجی آن تقسیم شدند. آموزش و صحتسنجی تابع RBF از الگوریتم SVM توسط یک پایگاه داده مکانی با مجموع دوازده عامل زمینلغزش از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، انحنای شیب، انحنای عرضی شیب، انحنای طولی شیب، شدت تابش خورشید، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از جاده و فاصله از رودخانه با توجه به مدل مرجع مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت منطقه مورد مطالعه به پنج کلاس حساسیت بسیار بالا، بالا، متوسط، کم و بسیار کم تقسیم شد. سپس عمکرد این الگوریتم با استفاده از منحنی ROC مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که سطح زیر منحنی (AUC) با استفاده از مجموعه دادههای آموزشی (970/0) و با استفاده از دادههای صحتسنجی (882/0) میباشد. لذا تجزیه و تحلیل نتایج نشاندهنده آن بود که تابع RBF مدل SVM عملکرد خوبی جهت ارزیابی حساسیت زمینلغزش در منطقه مورد مطالعه دارد و نتایج به دستآمده از این پژوهش میتواند برای برنامهریزی کاربری اراضی، کاهش خطرات زمینلغزش و تصمیمگیری در مناطق مستعد لغزش مفید واقع گردد.
حساسیت
زمینلغزش
الگوریتم ماشینپشتیبان بردار (SVM)
منحنی (ROC)
کامیاران
2018
11
18
15
36
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78092_8103a401f4cf2f7a418c1e0ee71f530d.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1396
6
3
بررسی تکتونیک فعال حوضه آبریز مارون با استفاده از شاخصهای ژئومورفیک
مهران
مقصودی
سیدمحمد
زمان زاده
مجتبی
یمانی
عبدالحسین
حاجی زاده
لندفرمهای ایجاد شده بوسیله فرایندهای تکتونیک توسط علم ژئومورفولوژی تکتونیک مطالعه میشود؛ به عبارتی، ژئومورفولوژی تکتونیک کاربرد اصول ژئومورفیک در حل مسائل تکتونیک میباشد. اندازه گیریهای کمی ژئومورفیک با استفاده از نقشههای توپوگرافی، عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای و بازدیدهای میدانی صورت میگیرد. نتایج حاصل از چندین شاخص برای ارزیابی میزان فعالیت تکتونیکی با همدیگر تلفیق می شوند. در این مقاله به بررسی شاخص های ژئومورفیک در این حوضه پرداخت شد. در این مقاله به منظور محاسبه شاخصهای ژئومورفیک از تصاویر ماهوارهای، نقشههای زمینشناسی، توپوگرافی، بازدیدهای میدانی و اصول هندسه و ریاضی و نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه حوضه رودخانه مارون در جنوب غربی ایران و در استانهای کهگیلویه و بویر احمد و خوزستان میباشد. طول آبراهه 280 کیلومتر میباشد. شاخصهای مورد استفاده در این مقاله: شاخص گرادیان طول آبراهه (SL)، شاخص تقارن حوضه (AF)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع (Vf)، شاخص شکل حوضه (B)، شاخص سینوسیته جبهه کوهستان (Smf)، شاخص تراکم زهکشی (P)، شاخص سطوح مثلثی شکل (TF)، شاخص تقارن توپوگرافی معکوس (T)، میباشد. برای بعضی از این شاخصها روابط جدید و برای برخی دیگر نیز فرمولهایی برای استانداردکردن آنها طراحی شد. در انتهای مقاله به بررسی تئوری خطاهای شاخصها پرداخت شد. طبق نتایج بدست آمده از بررسی شاخص ها حوضه رودخانه مارون از نظر نوزمین ساختی و بالاآمدگی فعال میباشد. زیرحوضههای بالادست بیشتر از زیرحوضههای میانی و انتهایی فعال میباشد تکتونیک منطقه تاثیر بسیار زیادی بر لندفرمها و سکونتگاهها دارد. این نتایج با داده های حاصل از لرزه نگاری و ژئودینامیک که منطقه را منطقه ای لرزه خیز درنظرگرفتهاند همخوانی دارد.
مورفوتکتونیک
بهبهان
رودخانه مارون
شاخص های ژئومورفیک
2018
11
18
37
59
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78093_eec95e27b94a493d8d1de796f03c0e76.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1396
6
3
تاثیر فعالیتهای تکتونیکی بر مورفولوژی مخروط افکنههای شمال بیرجند
سید مرتضی
موسوی
محمد مهدی
خطیب
مهدی
یوسفی
زمینساخت منطقه شمال بیرجند عمدتا تحت تاثیر عملکرد پهنه گسلی شکرآب قرار دارد. راندگی شکرآب، دارای روند باختری- خاوری با شیب 60 درجه شمالی، در فاصله 4 کیلومتری از شمال شهر بیرجند قرار دارد که یک چشمه لرزهای برای شهر بیرجند است. بدلیل اینکه گسل شکرآب از قطعات مختلف تشکیل شده است، شاخصهای مرفومتریکی مخروطه افکنهها جهت تعیین پویایی زمینساختی در سه بخش شرقی، مرکزی و غربی محاسبه گردید. مقادیر بدست آمده از شاخص خمیدگی مخروطه افکنه (β) در سراسر پهنه گسلی نشان میدهد که تمامی مخروطه افکنههای مورد مطالعه، بیضی شکل هستند و فعالیت بالای تکتونیکی را نشان میدهند. میانگین درصد مخروط گرایی در مخروطه افکنههای بخش غربی، مرکزی و شرقی گسل شکرآب به ترتیب برابر با 86 % ، 92 % و 90 % و همچنین میانگین ضریب کشیدگی(BS) به ترتیب برابر با 3.2 ، 2.33 و 2.92 است. شیب سطحی مخروطه افکنهها اکثرا بیشتر از 5 درجه است و نیمرخ ارتفاعی مخروط افکنهها در اکثر قریب به اتفاق آنها، مقعر است که گویای فعالیت کواترنری ناشی از عملکرد سیستم گسلی شکرآب است. شواهد مربوط به تاثیر گسل بر مخروطه افکنهها از جمله بریدگی و جابجایی در مخروطه افکنهها، خندقهای فرسایشی، مخروطه افکنههای نامتقارن و خمیده، موقعیت مخروطه افکنههای جدید نسبت به پیشانی کوهستان، حاکی از فعالیت زمین ساختی بالا در منطقه و نیز بیشتر بودن فعالیت در بخش های غربی و شرقی نسبت به بخش مرکزی است. هم چنین در بخشهای غربی و شرقی گسل شکرآب که طول قطعات گسلی فعال بیشتر از بخش مرکزی میباشد، وسعت مخروطه افکنه ایجاد شده بیشترمیباشند.
شمال بیرجند
شاخص مورفومتریکی
مخروطه افکنه
تکتونیک فعال
2018
11
18
60
73
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78094_4bd0aacc691fd27b6c246c96de3080f9.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1396
6
3
مطالعه عددی الگوی جابجایی گودالهای برداشت شن و ماسه با مدلهای یک بعدی و دوبعدی
امیر
صمدی
اصغر
عزیزیان
جواد
مظفری
اجرای پروژههای عمرانی متعدد مانند طرحهای سدسازی، راهسازی و ساختمانسازی باعث تشدید نیاز به مصالح کاربردی شن و ماسه در کشور شده است. در این بین، صرفه اقتصادی، سهلالوصول بودن و کیفیت بالای مصالح رودخانهای موجب استفاده بیش از حد ظرفیت آورد رسوبی آنها جهت تامین مصالح در پروژههای عمرانی شده است. چنانچه برداشت شن و ماسه تحت اصول فنی مناسب از محلهای مناسب و نیز تحت مدیریت صحیح صورت گیرد، نه تنها تبعات منفی آن به حداقل میرسد بلکه عملکرد رودخانه و پایداری آن نیز افزایش مییابد. در این مقاله ابتدا تعدادی سناریو برای برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه سرباز طرحریزی و اثرات آن بر روی سیستم جریان رودخانه با استفاده از مدل یک بعدی شبیهسازی جریان و رسوب ارزیابی و تحلیل شده است. سپس نسبت به ایجاد یک گودال مصنوعی در مسیر رودخانه و اندازهگیری مشخصات هندسی آن در مدت زمانی یک ماه اقدام شده است. همزمان نیز شبیهسازی عددی پاسخ سیستم رودخانه با استفاده از مدلهای یک بعدی و دو بعدی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق در وهله اول نشان داد که تاثیر الگوی تعمیق در بالادست محل برداشت شن و ماسه بیشتر از تاثیر تعریض رودخانه میباشد. یعنی تعریض 80 متری تنها باعث گودافتادگی 5/108 سانتیمتری بستر میشود و درمقابل تعمیق یک متری آن موجب گودافتادگی 120 سانتیمتری بستر میشود. لذا برداشت مصالح از بستر رودخانه در اعماق زیاد، تغییر تراز بستر رودخانه را شدیدتر خواهد کرد. ثانیاً نتایج شبیهسازی عددی نشان داد که مدل دو بعدی بکار رفته در شرایط یکسان از نظر خصوصیات جریان، مصالح و دانهبندی بستر، توابع انتقال رسوب و دیگر پارامترها، نتایج قابل اعتمادتری را بدست خواهد داد. نتایج این تحقیق نشان داد که میتوان با مدلسازی عددی گودالهای برداشت شن و ماسه، با دقت مناسبی پیامدهای آنرا تحلیل و نسبت به انتخاب الگوی مناسب برداشت مصالح اقدام نمود.
برداشت مصالح
رودخانه سرباز
رسوب
مدل عددی
شبیهسازی
2018
11
18
74
89
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78095_c49661be07cc7b4267ed4ff70575a57c.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1396
6
3
آشکارسازی تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر توزیع فضایی گردوغبار در شمال غرب ایران مرکزی
امیر
کرم
پرویز
ضیائیان
مجتبی
یمانی
مریم
عنایتی
تغییرات پوشش اراضی میتواند منجر به از بین رفتن پوشش گیاهی و ایجاد شرایط بیابانی شود و از این طریق باعث افزایش گردوغبار گردد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تغییرات پوشش اراضی و شاخص عمق نوری هواویزها AOD (که نمایه سنجشازدوری گردوغبار سنجنده MODIS است) در دو دوره 2000 و 2016 می باشد. در این راستا دادههای مربوط به تغییرات کاربری اراضی سال 2000 از تصاویر لندست 7 و سال 2016 از تصاویر لندست 8 اخذ گردیده است. نقشه پوشش سطحی با استفاده از این تصاویر بهصورت طبقهبندی نظارتشده با الگوریتم بیشینه مشابهت، تولید گردیده است. دادههای مربوط به AOD نیز از تصاویر آئروسل MODIS برای دو دوره مذکور به دست آمده است، درنهایت با تحلیل متقاطع فضایی و تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری، شاخص گردوغبار به دست آمد. نتایج بیانگر آن است که طی دوره موردبررسی دو کاربری، زمینهای بایر و مراتع به ترتیب کاهشی برابر 35 درصد و 11درصد را داشتهاند. بیشترین میزان افزایش کاربری ها مربوط به نواحی کویری و شورهزارها می باشدکه طی 17 سال، رشدی برابر 95درصد نسبت به سال 2000داشتهاند. توزیع فضایی گردوغبار بر روی کاربریهای زمینهای شورهزارها و نواحی کویری، در هر دو سال بالا بوده است. بهگونهای که در سال 2000 میانگین فضایی شاخص AOD برای کل منطقه موردبررسی برابر 65/0 بوده است. میانگین فضایی این شاخص برای نواحی کویری برابر 72/0 و برای شورهزارها برابر 82/0 بوده است. درحالیکه در سال 2016 میانگین فضایی این شاخص به 79/0 رسیده است و این شاخص در زمینهای کویری به 93/0 و در شورهزارها به 88/0 رسیده است.
کاربری اراضی
ایران مرکزی
گردوغبار
2018
11
18
90
104
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78096_cac08d3dc054212e05d3d20603459a9c.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1396
6
3
شواهد ژئومورفولوژیکی اسارت و انحراف کواترنری رودخانهها (مطالعه موردی حوضه قزلاوزن)
غلام حسن
جعفری
فاطمه
بختیاری
هدف این مقاله بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی اسارت و انحراف در رودخانههای حوضه قزلاوزن است. برای این منظور با کمک نقشههای توپوگرافی 1:50000 و زمینشناسی 1:100000 منطقه و با توجه به شواهد ژئومورفولوژیکی همچون، انحنای 90 درجهای و بیشتر در مسیر رودخانه، وضعیت تقارن و عدم تقارن توپوگرافی و حوضهی زهکشی و وجود رسوبات آبرفتی مخروطافکنهای قدیم در سراب رودخانهها، پنج سرشاخهای از قزلاوزن را که بهاحتمالقوی در طی کواترنری دچار اسارت یا انحراف شده بودند، شناسایی گردید. با مطالعات میدانی صحت برداشتهای اولیه از نقشههای توپوگرافی، مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که وجود شواهد فوق حاکی از تغییر مسیر رودخانهها در طی کواترنری است و باعث ایجاد تنگها، پایین افتادن سطح اساس و افزایش رسوب در حوضه شده است. علاوه بر آن تغییر در دبی مقطعی قزلاوزن براثر تغییر مسیر سرشاخهها، منجر به افزایش عمل حفر و حمل رسوبات مارنی شده که در اکثر نواحی این حوضه پراکندهشدهاند. حفر بیشتر بستر اصلی، فرسایش قهقرایی در سرشاخهها را افزایش داده و درمجموع بیثباتی را برای کنارههای این رودخانه به ارمغان آورده است.
اسارت رودخانه
انحراف رودخانه
سیستم رودخانهای
قزلاوزن
منحنی میزان
2018
11
18
105
116
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78097_0ed35cfe9204cb4c37099bdfba297426.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1396
6
3
بررسی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی متأثر از تپههای ماسهای در شرق شهر بشرویه با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
منصور
جعفربگلو
سامان
نادیزاده شورابه
کامیار
امامی
فاطمه
مرادی پور
تپههای ماسهای فعال و متحرک از جمله تهدیدات جدی اجتماعات انسانی مجاور میباشند. بنابراین تعیین چگونگی گسترش و میزان فعالیت و جابهجایی این تپههای از مهمترین اهداف مطالعات فرسایش بادی است. استفاده از فناوری سنجش از دور به دلیل دید یکپارچه، کم هزینه و سریع یک روش کارآمد برای مطالعه و پایش تغییرات محیطی محسوب میشود. بنابراین از اهداف اصلی این تحقیق بررسی میزان تغییرات و جابهجایی تپههای ماسهای در شرق شهر بشرویه، پیشبینی تغییرات کاربری اراضی منطقه تا سال ۲۰۳۱ و پیشبینی تغییرات مساحت کاربری تپههای ماسهای تا سال ۲۰۴۸ با استفاده از سنجش از دور میباشد. در تحقیق حاضر از تصاویر ماهوارهای لندست طی سالهای ۲۰۰۱، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ استفاده شده است. برای طبقهبندی تصاویر از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. در مرحلهی بعد تغییرات ایجاد شده در کاربریهای اراضی با استفاده از مدل کراستب مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از روش زنجیرهی مارکوف، روند تغییرات آیندهی کاربری اراضی تا سال ۲۰۳۱ و تغییرات مساحت کاربری تپههای ماسهای تا سال ۲۰۴۸ مورد پیشبینی قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر این است که وسعت زمینهای ماسهای از سال 2001 تا 2016 روند کاهشی داشته است؛ که مهمترین علت آن اجرای طرحهای بیایانزدایی در قالب تاغکاری و رویش طبیعی تاغ روی تپههای ماسه و نواحی اطراف آن بوده است. همچنین نتایج حاصل از پیشبینی تغییرات کاربری اراضی برای 15 سال آینده نشان داد که 79/2468 هکتار از تپههای ماسهای به کاربری اراضی بایر و شورهزار، 22/365 هکتار به اراضی زراعی و 900 هکتار به اراضی ساختهشده تبدیل خواهد شد. از دیگر نتایج این پژوهش پیشبینی مساحت تپههای ماسهای تا سال 2048 میباشد که نشان داد مساحت تپههای ماسهای از 26/8668 هکتار در سال 2016 به مساحتی برابر36/4041 هکتار خواهد رسید.
پایش مکانی-زمانی
تپههای ماسهای
زنجیره مارکوف
سنجش از دور
بشرویه
2018
11
18
117
134
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78098_64856d9f30b18791c8ea54be8a512a0b.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1396
6
3
ارزیابی آسیبپذیری آبخوان دشت بیلوردی بر مبنای ترکیب روشهای DRASTIC و SINTACS
رعنا
فعال اقدم
عطا الله
ندیری
اسفندیار
عباس نوینپور
آبهای زیرزمینی اصلیترین منبع آب شیرین در دشت بیلوردی است. افزایش جمعیت و کشاورزی باعث شده آب زیرزمینی در این آبخوان در معرض خطر کمی و کیفی قرار گیرد، لذا بررسی آسیبپذیری و به تبع آن جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی مهم و ضروری به نظر می رسد. افت شدید سطح آب در منطقه باعث کاهش کیفیت آب زیرزمینی شده و در چند سال اخیر این دشت جزء دشتهای ممنوعه محسوب شده است. مسئله مهم دیگر، وجود معدن آرسنیک ولیلو در محدوده دشت است که خطر آلودگی آبهای زیرزمینی را افزایش میدهد. در این پژوهش از ترکیب روشهای DRASTIC و SINTACS برای پیشبینی آسیبپذیری آبخوان استفاده شده است. برای صحتسنجی نتایج ازدادههای نیترات و ضریب همبستگی آن با شاخص آسیبپذیری در منطقه استفاده شد. نتایج نشان داد با وجود اینکه که روش SINTACS با ضریب همبستگی بالا نسبت به روش DRASTIC کارایی نسبی بهتری دارد ولی با توجه به تشابه و تقارب نتایج انتخاب یکی از آنها به عنوان روش برتر برای ارزیابی آسیبپذیری محدوده مورد مطالعه کار منطقی به نظر نمیرسد. لذا در این تحقیق روشهای DRASTIC و SINTACS برای ارزیابی آسیبپذیری آبخوان دشت بیلوردی ترکیب شد تا از مزیت هر دو روش به طور همزمان استفاده شود. نتایج حاصل ازروش پیشنهادی 5/36 درصد مساحت منطقه در مرکز را جزو مناطق با آسیبپذیری کم و20 درصد از قسمت جنوب غربی و شمالشرق جزء مناطق با آسیبپذیری زیاد و 5/43 درصد مساحت در محدوده آسیبپذیری متوسط قرار دارد. ارائه راهکار مناسب و باصرفه برای جلوگیری از افزایش آلودگی دشت از جمله تعیین مناطق آسیبپذیر، از اقدامات مهم و ضروری در محدوده مطالعاتی است.
آسیبپذیری
دشت بیلوردی
DRASTIC
SINTACS
روش ترکیبی
2018
11
18
135
150
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78099_35bbd3bf60c0ad60a096f5094b37269f.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1396
6
3
مطالعه آزمایشگاهی فرسایش پاشمانی در بافتهای مختلف خاک با استفاده از شبیه ساز باران
افشین
هنربخش
فریال
حیاوی
فرسایش پاشمانی اولین مرحله پدیده فرسایش و عامل اصلی از دست رفتن حاصلخیزی خاک است که ارتباط مستقیمی با بافت خاک دارد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه آزمایشگاهی فرسایش پاشمانی در کلاسهای بافتی مختلف تحت شدتهای بارش متفاوت با استفاده از دستگاه شبیهساز باران است. برای این منظور 83 نمونه خاک از سه کلاس بافتی سبک، متوسط و سنگین خاکهای منطقه شهرکرد استان چهارمحال و بختیاری استفاده شد. برخی ویژگیهای فیزیکوشیمایی خاک شامل اسیدیته ، شوری، بافت خاک، مادهآلی، کربنات کلسیم در نمونهها اندازهگیری شد. شدتهای 65، 95 و 120 میلیمتر در ساعات با دستگاه بارانساز موجود در پژوهشکدهی حفاظت خاک و آبخیزداری بر کلاسهای بافتی خاک اعمال شد. قطر قطرات باران با روش گلولهی آردی و فرسایش پاشمانی با استفاده کاسههای پاشمان طراحی مورگان (1978) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بین نرخ پاشمان در کلاسهای بافتی در شدتهای 65 و 120 میلیمتر در ساعت تفاوت معنیداری وجود داشت درحالیکه در شدت 95 میلیمتر بر ساعت تفاوت معنیداری بین نرخ پاشمان در کلاسهای بافتی دیده نشد. درصد رس خاک با ضریب همبستگی 388/0- بیشترین ارتباط را با نرخ پاشمان در شدتهای مختلف داشت. مادهآلی با شدتهای 65 و 95 میلیمتر همبستگی معنیدار بترتیب 375/0- و 255/0- داشت درحالیکه با شدت 120 میلیمتر در ساعت همبستگی نشان نداد که میتواند بدلیل انرژی جنبشی زیاد و قطرات سنگین باران در شدت 120 میلیمتر در ساعت باشد.
شهرکرد
پاشمان
کاسه پاشمان
انرژی جنبشی باران
فرسایش
2018
11
18
151
162
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78100_85aab723e80a353a6282c30b581855c9.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1396
6
3
بررسی نحوه تشکیل و گسترش تپه های ماسه ای و تاثیر آن بر مورفولوژی محیط ساحلی دریای عمان
محی الدین
آحراری رودی
منطقه جنوب سیستان و بلوچستان بدلیل وجود تناوب لایه های مقاوم و نامقاوم، فرسایش پذیر هستند. وزش بادهای۱۲۰ روزه ذرات ناشی از فرسایش را جابجا که با کاهش انرژی، این ذرات رسوب می شوند. هدف اصلی در این تحقیق مطالعه رسوب شناسی تپه های ماسه ای در نوار ساحلی و تاثیر آنها در تغییر چهره مورفولوژیکی محیط حاشیه دریای عمان است. در این تحقیق روش کار به اینگونه بوده است که ابتدا تعداد 15 نمونه رسوبی از سه نقطه پشت به باد، رو به باد و از راس تپه های ماسه ای مناطق ساحلی نمونه برداری شد. نتایج حاصل از آنالیز دانه سنجی نشان داد میانگین قطر ذرات بین 2 تا 3 فی و رده رسوبی از نوع ماسه ای و ماسه سیلتی با کج شدگی منفی و جورشدگی خوب (0.5 فی) است (یک محیط پر انرژی). تشکیل این تپه های ماسه ای اینگونه است که با توجه به اینکه تاثیر تکتونیک و فرایندهای هوازدگی و فرسایش سازندها تخریب و در سواحل انباشته می شوند. این ذرات توسط نیروی باد جابجا و با کاهش انرژی باد، رسوب نموده و تشکیل تپه های ماسه ای را می دهند. حرکت تپه های ماسه ای در نوار ساحلی دریای عمان، چهره ژئومورفولوژی محیط را تغییر می دهند.
تپه های ماسه ای
ژئومورفولوژی
رسوبات
چابهار
دریای عمان
2018
11
18
163
175
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_78101_53b02eeb528c0f4d5b45e385289e5353.pdf