2024-03-29T19:29:37Z
https://www.geomorphologyjournal.ir/?_action=export&rf=summon&issue=18536
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1400
10
1
شناسایی و بررسی خصوصیات مورفومتریک و خاک دولینها در شمال ایران (مطالعه موردی: منطقه گرازبن از جنگل آزمایشی خیرود کنار، نوشهر مازندران)
فریبا
اسفندیاری درآباد
سمیرا شکر بهجتی
شکر بهجتی
عباس
رستمی
چکیدهدولینها فرورفتگیهای شاخص مناطق کارستی شناخته میشوند و آب جاری در سطح زمین را از طریق این فرورفتگیها به سیستم زهکشی زیرزمینی انتقال میدهند. پژوهش حاضر مطالعهای میدانی مبتنی بر تکنیک مورفومتری است که هدف آن، شناسایی دولینها، اندازهگیری ابعاد و تحلیل و توصیف شکل دولینها در منطقه مورد مطالعه است. ویژگیهای مورفومتری مثل طول, عرض و عمق دولینها اندازهگیری شد و برای تشخیص میزان تراکم و طبقهبندی نوع شکل دولینها از شاخصهای مورفومتریک استفاده شده است. همچنین برای بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک از سه قسمت بیرونی، دیواره و کف دولینها در عمق 15 سانتیمتری نمونه خاک برداشت شد و نمونهها برای اندازهگیری پارامترهای بافت خاک، میزان آهک و PH در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج آن نشان دهنده تفاوت معنی داری بین پارامترهای بافت و آهک خاک در سه موقعیت متفاوت دولینها است. نتایج بدست آمده از شاخصهای مورفومتریک حاکی از توزیع نامنظم دولینها در منطقه مورد مطالعه است محورهای طولی و عرضی دولینها عدم تقارن خاصی را نشان میدهد و شکل دولینها بیشتر نیمه مدور و بیضوی بوده و حفرههای کف دولین به خوبی توسعه نیافته و در منطقه شاهد دولینهای انحلالی هستیم. ارزیابی ویژگیهای و تراکم بالا و انحلالی بودن دولینهای منطقه مورد مطالعه نشاندهنده توسعه یافته بودن ژئومورفولوژی کارست منطقه گرازبن است.
واژگان کلیدی: دولین
مورفومتری
چشم انداز کارست
گرازبن
2021
06
22
1
19
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_134548_f28dcae41c2439cb270b78e2fb3ae4b5.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1400
10
1
ارزیابی اثرات زیستمحیطی توسعه ژئوتوریسم در جزیره هرمز
محمد
اکبریان
ژئوتوریسم گزینه شاخص بخش گردشگری است که اهم اهداف آن، پایداری، افزایش سودمندی، کاهش اثرات مخرب حین استفاده از منابع زمینشناسی و ژئومورفولوژیک و ایجاد کمترین تغییرات در محیط طبیعی است. هدف از این پژوهش ارزیابی اثرات زیستمحیطی توسعه ژئوتوریسم در جزیره هرمز است. برای نیل به این هدف، طی مطالعات کتابخانهای و بازدیدهای میدانی، ویژگیهای محیط طبیعی و انسانی جزیره هرمز به عنوان دادههای پژوهش، در قالب فرمهای شناسنامه مکان گردآوری شده و ارزیابی اثرات توسعه ژئوتوریسم بر پایداری محیط به روش RIAM اصلاح شده انجام گرفت. بر اساس نتایج، توسعه ژئوتوریسم آثار مثبت زیادی بر عدم مهاجرت جمعیت از جزیره، توسعه مشاغل، حفظ آثار تاریخی، آسایش مردم، توسعه زیرساختها، اقتصاد جوامع محلی و نیز تبادلات فرهنگی در جزیره داشته و باعث شده است که کیفیت اثرات بر محیط انسانی جزیره در طبقه متوسط تا خوب قرار گیرد. اگرچه محیطهای فیزیکی و بیولوژیکی جزیره هرمز ماهیتاَ شکنندهاند، ژئوتوریسم نهتنها خسارتی بر این اجزاء وارد نکرده، آثار مثبتی نیز بر آنها داشته است. ژئوتوریسم، کمترین تغییرات را بر محیط فیزیکی باعث شده است. در مجموع با توجه به تغییرات جزئی و عمدتاَ مثبت محیط، میتوان نتیجه گرفت که توسعه ژئوتوریسم در هرمز با اهداف اکوتوریسم و توسعه پایدار هماهنگ بوده و پتانسیل بالایی برای ایجاد اثرات سودمند زیست محیطی در جزیره هرمز دارد. در این راستا با تقویت مدیریت و لحاظ ضوابط و استانداردهای خاص بهرهبرداری نشأت گرفته از ماهیت ژئوتوریسم میتوان از اثرات جزئی مخرب آن کاسته و اثرات مثبتش بر محیطهای طبیعی و انسانی جزیره را تقویت کرد.
ژئوتوریسم
ارزیابی اثرات زیستمحیطی
توسعه پایدار
جزیره هرمز
ماتریس RIAM
2021
06
22
20
39
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_134549_54e56acc429575cd787ef0fb40438f90.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1400
10
1
برآورد میزان فرونشست با استفاده از تکنیک تداخلسنجی راداری و پارامترهای آبهای زیرزمینی و کاربری اراضی (مطالعه موردی: دشت شهریار)
صیاد
اصغری سراسکانرود
مریم
محمدزاده شیشه گران
چکیدهیکی از مخاطراتی که در طی سالهای اخیر در بسیاری از مناطق رخ داده است مخاطرات ناشی از فرونشست است. شناسایی مناطق در معرض فرونشست و برآورد نرخ آن نقش مهمی در مدیریت و کنترل این پدیده دارد. تکنیک تداخلسنجی راداری با دقت بالا از مناسبترین روشهای شناسایی و اندازه گیری میزان فرونشست می باشد. این تکنیک فاز گرفته شده از دو داده رادار در دو زمان مختلف را مقایسه و با ایجاد اینترفروگرام، قادر به اندازه گیری تغییرات سطح زمین است. در این پژوهش، به منظور اندازهگیری فرونشست در دشت شهریار از تصاویر راداری سنتیل1 سالهای 2015 و 2020 استفاده شده است. به منظور پردازش اطلاعات از نرم افزار SARSCAPE استفاده شده است. به منظور پایش سطح آب زیرزمینی از دادههای چاههای پیزومتری منطقه مورد مطالعه با مدلهای کریجینگ استفاده گردید. نقشههای کاربری اراضی با استفاده از تصویر لندست 8 با تکنیک از طبقه بندی شی گرا تهیه گردید. هم نهادسازی نقشههای فرونشست با لایههای کاربری اراضی نیز موید رخداد بیشینه عرصه نشست که بالاترین میزان فرونشست به کاربری باغات با مقدار 54/11 سانتیمتر، مرتع با مقدار 34/11 سانتیمتر و کاربریهای منطقه مسکونی با مقدار به 75/10 سانتیمتر در ردههای بعدی قرار دارند. فرونشست کاربری مناطق مسکونی میتواند شرایط زیستی ناامنی را برای ساکنین فراهم بیاورد. همچنین سطح آبهای زیرزمینی نشان داد که در سال 2015 سطح آب 85/75 متر بوده است و در سال 2020 به 52/68 متر کاهش یافته است. که نشان می دهد در طی شش سال 7 متر افت آب زیرزمینی را شاهد بودیم.
: آبهای زیرزمینی
تداخلسنجی رادار
فرونشست
سنتینل 1
دشت شهریار
2021
06
22
40
54
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_134550_f07c13cea20811323f3fc7959291306f.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1400
10
1
تحلیل مورفوژنتیکی سکانسهای پادگانه ای دره هراز (محدوده آب اسک)
طیبه
احمدی
امیر
صفاری
مجتبی
یمانی
خلیل
رضایی
در طی کواترنری، نیروهای تکتونیکی با دخالت تغییرات اقلیمی منجربه ایجاد لندفرمها و یا تغییرشکل در فرمهای قدیمی درههراز شدهاند. پادگانهها، لندفرمهای بهجامانده از دوره کواترنری هستند که مطالعه آنها تغییرات محیط را طی این دوران مشخص میکند. در پژوهشحاضر، فرآیندهای دخیل در تشکیل پادگانههای درههراز و نقش رسوبات آذرآواری دماوند در تغییر رفتارآبی رودخانههراز و تشکیل دریاچه سدی در محل آباسک مورد بررسی قرارگرفته است. برای دستیابی به این هدف روش تحلیلی و بازسازی زمانی تغییرات بهکار گرفته شدهاست. تکنیک کار، مقایسه مورفومتری پادگانههای دریاچهای و سدهای یخچالی- پیروکلاستی به چهار روش بازهبندی منطقه مورد مطالعه، مقایسه ارتفاع و ضخامت رسوباتآبرفتی، تعیین حدود گسترش رسوبات دریاچهای و بازیابی حدارتفاعی موانع محصورکننده درههراز استوار است. نتایج بهدست آمده نشانداد که سطوح ارتفاعی پادگانهها هم دارای اختلاف ارتفاع بوده و هم توالی نامنظم دارند. بالاترین سطح پادگانه در کوهنل 630 متر از بستر درههراز ارتفاع داردکه نشان میدهد علاوه بر تغییر سطحاساس، فرآیندهای یخچالی از عوامل مرتفع شدن سطوح پادگانه درمنطقه بودهاست. بررسیها نشانداد طی دو دوره براثر بسته شدن دره توسط فعالیت یخچال و آتشفشان همگام باهم، در محل آباسک دریاچهای ایجاد شدهاست. این سد گدازهای بهتدریج طی هولوسن شکسته شده و در حالحاضر پادگانههای نهشتهگذاری دریاچه قدیمی در دوسوی درههراز قابل مشاهده هستند. با توجه بهشواهد بهجا مانده از این رسوبات در درههراز درنهایت مدل رقومی جریان یخچالی- لاهاری بازسازی شد.
رود هراز
دریاچه های سدی
پادگانه
آتشفشاندماوند
2021
06
22
55
72
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_134551_0c697805566f5188b245bf3d857ba568.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1400
10
1
بررسی ژئومورفولوژیکی کواستای تکتونیکی نگور(کوه تولکی) و نقش آن بر گسترش سکونتگاههای شهری و روستایی
مسعود
سیستانی بدوئی
صمد
فتوحی
حسین
نگارش
محمد حسین
رامشت
مه آسا
روستایی
نظریههای مختلفی در رابطه با عارضه کواستا در ایران وجود دارد. برخی مخالفان با ذکر دلایل زمینشناختی معتقدند کواستا وجود نداشته و برخی دیگر عوارض موجود را شبهکواستا مینامند. اما نویسندگان بر این باورند که هر دو عارضه کواستا و شبه کواستا وجود داشته و عوارض ژئومورفولوژی به فرم وابستهاند. بنابراین با استفاده از RS و GIS اقدام به تأیید علمی این نظریه شده و ژئومورفولوژی بزرگترین کواستای جنوبشرق کشور به نام کواستای نگور که عامل اصلی تأمین منابع آبی و گسترش سکونتگاههای شهری و روستایی بوده تحلیل گردیده است. نتایج حاصل از تداخلسنجی راداری ماهواره سنتینل1 در دو سری پردازش بین سالهای 2018، 2019و2020 در نرمافزارSNAP نشان داد که این عارضه قسمتی از سواحل بالاآمده بوده و تشکیل آن حاصل دو نوع حرکت بالاآمدگی حاصل از فرورانش پوسته دریایعمان به زیر ایران و عملکرد گسل عرضی در بالاآمدن پیشانی کواستا است. بنابراین در این دوره زمانی، حداکثر بالاآمدگی کواستا در قسمت پیشانی آن 8/2سانتیمتر و حداقل بالاآمدگی آن در محل لولای کواستا 4میلیمتر محاسبه شده است که نویسندگان برای اولین بار نوع جدیدی از فرآیند تشکیل کواستا را در ایران و جهان ارائه دادهاند. از آنجایی که ارتفاع پیشانی کواستا از سطح جلگه ساحلی 545 متر بوده و هیدروژئومورفولوژی و اقلیم منطقه را تحت تاثیر خود قرار داده، طبق محاسبه شاخص پوششگیاهیSAVI با تصاویر ماهواره سنتینل2، بیشترین میزان پوششگیاهی در پایین دست مسیر جریان آبراهه کاتاکلینال بوده که رواناب حاصل از بارندگی در آبگیرهایی انسانساخت به نام هوتک ذخیره شده و نیازهای آبی و کشاورزی منطقه را تامین مینمایند.
کواستا
ژئومورفولوژی
زون مکران
نگور
تداخلسنجی راداری
2021
06
22
73
92
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_134561_bf22c45733994d14bc647cab012d2402.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1400
10
1
تحلیل مکانی مخاطره سیلاب در حوضه آبریز قلعه چای عجب شیر با استفاده از GIS و مدل HEC-HMS
پریچهر
مصری علمداری
در پژوهش حاضر خطر سیلاب در سطح حوضه آبریز قلعهچای مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. برای پهنه بندی خطر سیلاب هشت متغیر شامل ارتفاع، شیب، تحدب سطح زمین، عمق دره، تراکم زهکشی، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی و پوشش گیاهی با کاربست منطق فازی در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی ترکیب شدند. کاربرد منطق فازی برای پهنه بندی سیلاب شامل دو گام اساسی نرمال سازی لایه ها با استفاده از توابع مختلف فازی ساز و روی هم گذاری فازی آنها می باشد. برای روی هم گذاری فازی لایه های مربوطه از اپراتور گامای فازی استفاده شد. همچنین، برای ارزیابی تولید رواناب در سطح حوضه از شبیه سازی بارش- رواناب با مدل HEC-HMS استفاده گردید. بر اساس نقشه پهنه بندی خطر سیلاب با کاربست گامای فازی در حدود 7/7 درصد از سطح حوضه از خطرپذیری بسیار بالایی نسبت به سیلاب برخوردار است. پهنه های مذکور عمدتا منطبق بر دشت های سیلابی حاشیه رودخانه بوده که بستر سکنی گزینی و فعالیت های انسانی منطقه می باشند. این امر، باعث افزایش مخاطره سیلاب در سطح حوضه مطالعاتی شده و آسیب پذیری جوامع ساکن حوضه را به شدت افزایش می دهد. شبیه سازی بارش- رواناب نشان می دهد که بارش های با دوره بازگشت بالاتر می توانند باعث ایجاد دبی های سیلابی شوند. زیرحوضه های میانی حوضه به دلیل عواملی مانند پوشش گیاهی ضعیف، گستردگی زیاد خاک های گروه D، شماره منحنی (CN) بالا، فراوانی برونزدهای سنگی، شیب زیاد، کشیدگی اندک، زمان تمرکز و تاخیر پایین از سیل خیزی بالایی برخوردار می باشند.
سیلاب
GIS
منطق فازی
مدل HEC-HMS
حوضه قلعه چای
2021
06
22
93
111
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_134562_c5415c7f013e77e18e7d50134f76c255.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1400
10
1
پهنه بندی و ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل های عامل اطمینان، تراکم سطح و هیبریدی قضیه بیز(مطالعه موردی: حوضه بقیع ، نیشابور)
مهناز
ناعمی تبار
محمد علی
زنگنه اسدی
مختار
کرمی
شناسایی نواحی مستعد وقوع زمین لغزشها یکی از اقدامات اولیه در مدیریت و کاهش خسارات ناشی از این پدیدهها محسوب می شود. در این پژوهش، حساسیت زمین لغزش با استفاده از سه مدل عامل اطمینان، تراکم سطح و هیبریدی پهنهبندی گردید و مناسبترین مدل معرفی شد. جهت این مطالعه با از تصاویر ماهوارهایETM+، نقشه زمین شناسی 25000/1، نقشه توپوگرافی 50000/1، نقاط لغزشی مشخص گردید. در این پژوهش با بررسی 19 پارامتر موثر در رخداد زمین لغزش شامل لیتولوژی، کاربری اراضی، شیب، جهت شیب، ارتفاع، شاخص رطوبت توپوگرافی(TWI)، شاخص انحنای سطح، شاخص انحنای مقطع، فاصله از گسل، فاصله از جاده و فاصله از آبراهه مورد بررسی قرار گرفتند. پس از تهیه لایههای اطلاعاتی در محیط نرم افزار ArcGIS 10.4 به عوامل موثر با استفاده از نظرات کارشناسی اقدام به تهیه وزن کلاسها و در نهایت تهیه نقشههای پهنه بندی حساست زمین لغزش با استفاده از روشهای آماری تراکم سطح، فاکتور اطمینان و هیبریدی بیز در پنج کلاس ریسک خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه بندی گردید. جهت صحت سنجی روشها از شاخصهای جمع کیفی(QS)، دقت(P) و شاخص نسبت تراکمی(DR) استفاده شده است. مقادیر شاخصهای مجموع کیفیت و دقت که بیانگر کارایی مدلها در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش میباشند، به ترتیب برای مدلهای تراکم سطح (21/0- 04/0)، فاکتور اطمینان (39/0- 09/0) و هیبریدی (88/0- 33/0)، به دست آمد. مقادیر بالای شاخصها در مدل هیبریدی بیانگر کارایی بیشتر این روش نسبت به روشهای تراکم سطح و فاکتور اطمینان در تهیه نقشه پهنه بندی میباشد.
پهنه بندی
زمین لغزش
روش تراکم سطح
روش فاکتور اطمینان
روش هیبریدی بیز
2021
06
22
112
129
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_134572_e026368283bc8e28e5a40f569bb4ab61.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1400
10
1
ارزیابی توسعه ژئوتوریستی شرق تنگه هرمز از طریق رتبه بندی قابلیتهای ژئومورفولوژیکی (از میناب تا جاسک)
یاسر
حسن زاده
ابراهیم
مقیمی
مهران
مقصودی
گردشگری یکی از عناصر اصلی توسعه و ژئوتوریسم به عنوان گونه ای از گردشگری پایدار اهمیت ویژه ای در توسعه ی صنعت گردشگری کشورها داشته است. در پژوهش حاضر شرق تنگه هرمز یکی از مکانهای ژئومورفولوژیکی معروف ایران به دلیل داشتن جاذبه های مختلف و با قابلیت های ژئومورفولوژیکی کم نظیر خود مورد ارزیابی ژئوتوریستی قرار گرفته است که ضمن این ویژگیهای جذاب متاسفانه تاکنون در زمینه شناسایی قابلیت های ژئوتوریسمی و سرمایه گذاری در این زمینه اقدامی صورت نگرفته است. لذا در پژوهش حاضر موقعیت سایتهای مستعد برای گردشگری در منطقه مورد مطالعه و موقعیت و پراکندگی مکانی آن ها از طریق پیمایش میدانی و با استفاده ازGPS به روی نقشه های پایه انتقال داده شده اند. بدین ترتیب شناسنامه کامل و نقشه پراکندگی سایت های محدوده تهیه و سپس با استفاده از دو مدل کوبالیکوا و بریلها جهت ارزیابی قابلیت توسعه گردشگری سایت های محدوده اقدام شد. هر کدام از ژئوسایتها ارزشگذاری شده و سپس مجموع ارزشها با هم ترکیب و ارزش نهایی هر ژئوسایت بدست آمده است. نتایج مدل کوبالیکوا نشان داد تالاب آذینی با 12 امتیاز، رودخانه میناب و بندرکوهستک با 11/75، خورتیاب، طالوار و سرارو با 11/5، گتان 11 امتیاز بیشترین امتیاز را کسب نموده و همچنین نتایج نشان داد که در روش بریل ها تالاب آذینی با مجموع امتیاز وزن دهی 920، دماغه جاسک با مجموع امتیاز 900 و گتان با مجموع امتیاز 870 بیشترین امتیاز وزن دهی و در رتبه اول تا سوم قرار گرفته اند و از شرایط مطلوبتری برخوردار هستند.
ژئوتوریستی
تالاب آذینی
شرق تنگه هرمز
ژئوسایت
قابلیتهای ژئومورفولوژیکی
2021
06
22
130
148
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_134574_a2c72b0d76383fccb14a4c0ab75a54b2.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1400
10
1
بررسی زمینساخت فعال با استفاده از شاخصهای ژئومورفولوژی در البرز غربی و مرکزی
علی
یاوری فرد
مریم
ده بزرگی
رضا
نوزعیم
سعید
حکیمی اسیابر
دنیا
رابطی
هدف از این مطالعه بررسی فعالیت زمینساختی اخیر در حوضههای آبریز طالقان- الموت و بخشی از حوضههای آستانه و منجیل با استفاده از هفت شاخص ژئومورفولوژی میباشد. گستره مورد بررسی در البرز غربی و مرکزی واقع شده است. جهت انجام این پژوهش از نقشههای زمینشناسی، مدل رقومی ارتفاعی، تصاویر ماهوارهای و نرمافزار ArcGIS جهت استخراج ساختارهای اصلی منطقه، آبراههها و زیرحوضهها استفاده شده است و سپس به محاسبه شاخص پرداخته شد و برای هر شاخص نقشه پهنهبندی تهیه گردید. در نهایت سطح فعالیت زمینساختی کل بر مبنای شاخص زمینساخت فعال نسبی (Iat) به دست آمد و ردهبندی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که به طور کلی فعالیت زمینساختی نسبی اخیر منطقه بالا و بسیار بالاست که به دلیل فعالیت گسلهای سفیدخانی، طالقان، الموترود- شاهرود، خشچال، انگول، جیرنده، رودبار، بخشهایی از گسلهای خارخون و بلوکان، بخش شرقی پهنه گسلی منجیل و گسلهای واقع در شرق منطقه میباشد. در حدود 35 درصد (1748 کیلومتر مربع) از گستره مطالعاتی فعالیت زمینساختی بسیار بالا و حدود 53 درصد (2684 کیلومتر مربع) فعالیت زمین-ساختی بالا را دارا میباشد. محاسبه کمی شاخصهای ریختسنجی و تجزیه و تحلیل آنها با ساختارهای واقع در منطقه، زمین لرزههای رخ داده، لندفرمهای مختلف و شواهد صحرایی مانند گسلش در واحدهای کواترنری، کجشدگی واحدهای پادگانه آبرفتی، تنگدرهها و سطوح مثلثی فعالیت نو زمینساختی اخیر این منطقه را تایید میکند و نشانگر صحت نتایج حاصل از این پژوهش میباشد. پیشنهاد می-شود از ساخت و ساز در حریم گسلهایی که در این مطالعه فعال شناخته شدهاند، جلوگیری شود.
زمینساخت فعال
شاخص ریختسنجی
گسل
حوضه زهکشی
البرز
2021
06
22
149
171
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_134575_35a7947fcff360e39784dafadc080f72.pdf
پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی
22519424
22519424
1400
10
1
ارزیابی مخاطره زمینلغزش در ارتباط با توسعه شهری پاوه
عبدالمجید
احمدی
عبدالکریم
ویسی
رشد شتابان جمعیت شهری پاوه و توسعه شهری آن در سالهای اخیر از موضوعات مورد توجه برنامهریزان شهری منطقه بوده است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیرات فرم و فرایندهای ژئومورفولوژیکی در توسعه شهری و تحلیل مخاطرات محیطی پاوه است. در این راستا با مطالعات میدانی فرمها و فرایندهای ژئومورفولوژیک منطقه شناسایی و نقشه ژئومورفولوژی منطقه در مقیاس 25000/1 تهیه گردید. مهمترین محدودیتهای ژئومورفیک توسعه فیزیکی شناسایی شد و وضعیت بخشهای مختلف شهر پاوه در ارتباط با این محدودیتها مورد تحلیل قرار گرفت. مخاطره زمینلغزش به عنوان عامل محدودکننده مهم با استفاده از مدل ویکور بررسی شد. نتایج حاکی از آن است که محدودیتهای توپوگرافی و در راس آنها شیب زیاد، درههای یالی، آبراههها و مخاطره زمین لغزش مهمترین موانع در راه توسعه فیزیکی پایدار شهر پاوه هست. پهنهبندی مخاطره زمینلغزش نشان داد که بیش از 43 کیلومتر مربع از منطقه مورد مطالعه در محدوده خطر زیاد واقع شده است و این در حالی است که 41 درصد از سطح کنونی شهر پاوه بر روی مناطق ناپایدار واقع شده است. شیب زیاد، وجود رسوبات منفصل و هوازده، نزدیکی به خطوط گسلی و جاده، توان بالای آبراهه و از بینرفتن پوشش گیاهی احتمال وقوع ناپایداریهای دامنهای را در بخشهای شمالی شهر پاوه، دامنه شرقی دوریسان و نوریاب افزایش داده است. تخطی از مقررات ساخت و ساز شهری و خروج فرایندهای ساخت و توسعه از قیود برنامهریزی شهری، مانعی برای تحقق توسعه پایدار شهری در پاوه خواهد بود و در نتیجه ضریب ریسک مخاطرات دامنهای را در این منطقه بالا برده است.
توسعه شهری
مخاطرات ژئومورفیک
نقشههای ژئومورفولوژی
زمین لغزش
2021
06
22
172
191
https://www.geomorphologyjournal.ir/article_134577_951557bf75da6239bbc8c90379ee7236.pdf