با توجه به اهمیت تخمین صحیح رواناب در مدیریت حوضه و طراحی سازههای آبی، از گذشته تا به امروز روشهای مختلفی برای مدلسازی بارش-رواناب ارائهشده است که اتومای سلولی یکی از جدیدترین آنها میباشد. در این روش چشمانداز حوضه با شبکهای از سلولها تعریف گردیده و اندرکنش بین سلولها با استفاده از قوانین حاکم بر فیزیوگرافی حوضه منجر به مدلسازی رواناب میشود. این مدل به GIS و تصاویر ماهوارهای وابستگی دارد و از اطلاعات مختلف DEM، کاربری اراضی، گروههای هیدرولوژیک خاک، بارش، شیب و غیره استفاده می-شود. در این تحقیق رواناب حوضه لیقوانچای در استان آذربایجان شرقی با استفاده از اتومای سلولی مدلسازی شده است. با توجه بهسادگی، توانایی بالا، شیءگرا بودن زبان پایتون و هماهنگی با محیط GIS برای برنامهنویسی بهمنظور پیادهسازی قوانین تخمین رواناب و گسترش آن بر اساس تکنیک اتومای سلولی از برنامهنویسی با زبان پایتون در GIS استفادهشده است. مقایسه نتایج با مقادیر مشاهداتی در دو ایستگاه هروی و لیقوان با استفاده از معیارهای کارایی ضریب همبستگی، نش- ساتکلیف و جذر میانگین مربعات خطا نشان میدهد که دقت نتایج مطلوب میباشد. مزیت اصلی این روش علاوه بر سادگی و استفاده از قوانین ارتباطی واقعگرایانه، کسب اطلاعات رواناب برای هر نقطه دلخواه از حوضه بهغیراز خروجی حوضه است که در این تحقیق برای شش نقطه در درون حوضه سری زمانی سیلاب استخراج گردید. با توجه به آماده بودن برنامه میتوان رواناب را برای شرایط مختلف زمانی و مکانی نیز بهراحتی تخمین زد یعنی رواناب بلندمدت حوضه و یا ناشی از بارشهای لحظهای را شبیهسازی نمود.
اعلمی, محمدتقی, ملکانی, لیلا, & قربانی, محمدعلی. (1397). مدلسازی بارش-رواناب در حوضه لیقوان چای با استفاده از مدل اتومای سلولی. پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی, 3(4), 60-73.
MLA
محمدتقی اعلمی; لیلا ملکانی; محمدعلی قربانی. "مدلسازی بارش-رواناب در حوضه لیقوان چای با استفاده از مدل اتومای سلولی". پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی, 3, 4, 1397, 60-73.
HARVARD
اعلمی, محمدتقی, ملکانی, لیلا, قربانی, محمدعلی. (1397). 'مدلسازی بارش-رواناب در حوضه لیقوان چای با استفاده از مدل اتومای سلولی', پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی, 3(4), pp. 60-73.
VANCOUVER
اعلمی, محمدتقی, ملکانی, لیلا, قربانی, محمدعلی. مدلسازی بارش-رواناب در حوضه لیقوان چای با استفاده از مدل اتومای سلولی. پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی, 1397; 3(4): 60-73.